• وبلاگ : جوانه هاي اميد
  • يادداشت : خاطرات اردوي جهادي 1
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + دانشجو 
    اردوي خوبي بود
    تشكر بابت مكتوب كردن خاطرات
    خداقوت
    + تازه وارد 
    سلام آقاي حاجياني خدا قوت
    توي اين اردو که زمانش هم کمتر از اردوهاي ديگه بودباوجود خاطرات تلخ وشيرين خيلي به ما خوش گذشت ممنون که بانوشتن اونا دوباره اين خاطرات رو زنده کرديد.تازه کلي اتفاقات سرکلاس ها مي افتاد که جذابيت اين سفررو بيشتر ميکردکه چون اين شما آقايون مشغول کار هاي بيرون بوديدخبردار نمي شديد.بازم تشکر

    پاسخ

    سلاماز اينكه از حضور در اردو راضي هستيد خدارو شكر مي كنم.اگر امكان داره خاطرات و اتفاقاتي كه رخ داده رو برامون بنويسيد و ارسال كنيد ممنون ميشم.منتظر نوشته هاي شما و ديگر جهادگران هستم.
    + حسين 
    سلام عمو
    خسته نباشي. خيلي گلي
    حرکات عمار گونه مي زني دادا؟!!!!!!!
    حواست باشه گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش
    + دوست وزراي جنگ 
    سلام
    بامعرفي يکي از وزراي جنگ وبلاگتون رو ديدم،دست به نوشتنتون خيلي عاليه واقعا تبريک ميگم.
    خوب جو دادين و چشم خواهران مخصوصا سرآشپزو دور ديدين!!!!
    واقعا از "فرماندهان جنگ" بايد تشکر کنيم ک اختلاف نظر هاي کوچيک وزراي جنگ رو حل ميکردند.
    اردوي خيلي خوبي بود ولحظات قشنگ زيادي داشت...
    منتظر خاطرات بعدي تون هستيم،تا دوباره اون لحظات تلخ وشيرين رو بياد بياريم!!!!
    پاسخ

    سلامخواهش ميكنماگر ممكنه اتفاقاتي كه ما(مركز فرماندهي اردو) خبر نداشتيم و يا اتفاقاتي درون مايش طنز بود و يا نكته آموزشي داشت رو برامون بفرستيد تا بتونيم با كمك مطالب شما و سايرين خاطرات زيباتري رو بنويسيم.خيلي ممنون
    بازم سلام
    حتما حالتون خوبه ديگه

    چندتا استاتوس خنده دار فيس بوكي براتون مينويسم شايد خوشتون بياد
    """"""""""""""""""""""""""
    داداشم ديشب کلي تقلب نوشته بود برا امتحان فيزيکش ،
    صبح يادش رفته ببره مامانم دربست گرفته رفته سر جلسه بهش برسونه !
    واقعا راضيم ازش
    """""""""""""""""""""""""""
    من به احترامِ مادر استادم که چهار روزه مُرده؛
    نرفتم دانشگاه،ولي استاد اومده که هيچي؛
    کلاس رو هم برگزار کرده هيچي؛ درسم داده ..!
    """"""""""""""""""""""""""""
    الان يه عطسه کردم روبرو پنکه، بيشرف تف کرد تو صورتم ،وحشيه بيجنبه
    """"""""""""""""""""""""""""""
    اگه دوست داشتين بقيه رو بيايين وبم بخونيد
    مرسي از لطفتون