• وبلاگ : جوانه هاي اميد
  • يادداشت : باران
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ........ 

    تلخ است ولي وقتي آن را به تنهايي مي کشيم

    تا دوست را به ياري نخوانيم،

    براي او کاري مي کنيم و اين خود دل را شکيبا مي کند

    طعم توفيق را مي چشاند

    و چه تلخ است را “” بردن

    و چه زشت است زيبايي ها را تنها ديدن

    و چه بدبختي آزاردهنده اي ست “تنها” خوشبخت بودن

    در تنها بودن سخت تر از کوير است

    در بهار هر نسيمي که خود را بر چهره ات مي زند

    ياد “تنهايي” را در سرت زنده ميکند

    “تنها” خوشبخت بودن اي رنج آور و نيمه تمام است

    ” تنها” بودن ، بودني به نيمه است

    و من براي نخستين بار در هستي ام رنج “تنهايي” را کردم

    دکتر علي