سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

پیامبر او را در بغل گرفت.

  • ما یافتیم تو را, تو گمشده بودی.

خداوند گمشده ها را می یابد.وقتی گم شدیدی بایستید تا طعمه گرگ ها نشوید.چوپان خواهد آمد و شما را پیدا خواهد کرد.

روزبه فهمید که نیافته است.یافته شده است! شکار نکرده است.شکار شده است...

 

  • بگو از کجا آمدی؟ چگونه آمدی این همه راه را.ما که با تو بودیم اما تو طاقت نیاوردی و آمدی به دیار ما...

     

روزبه نخستین دیدارش را با رسول به یاد آورد که چگونه نتوانسته بود به عربی سخن بگوید و از شادی و شعف ابتدا به پارسی چیزهایی گفته بود و لحظه ای دور شده بود و پیامبر پرسیده بود چه کسی می داند که او چه گفت؟ یک یهودی از بنی قریفله که مدعی بود زبان پارسی می داند گفته بود: او به شما دشنام داد و رفت. و وقتی لحظه ای بعد روزبه در برابر پیامبر نشسته بود آن یهودی فکر می کرد که خشم پیامبر را نسبت به روزبه برانگیخته است ولی پیامبر با مهربانی و ملاطفت و احترام با روزبه سخن گفته بود و به روزبه خرما تعارف کرده بود و ... یهودی درمانده شده بود که چرا پیامبر بر او خشم نمی گیرد. پیامبر فرموده بود: او دشنام نداد او از حقیقت نبوت و پیامبری من پرسش کرد و ... یهودی خشمگینانه گفته بود: تو که خود پارسی می دانی چرا از من می خواهی تا ترجمه اش کنم؟ و پیامبر فرموده بود: جبرئیل سخنان او را برایم ترجمه کرد و من از جبرئیل خواستم تا به او عربی بیاموزد و از همانجا همه فهمیده بودند که موقعیت روزبه در نزد پیامبر موقعیت خاصی است... 

 

 

از کتاب او سلمان شد...




موضوع مطلب :


پنج شنبه 91 تیر 15 :: 1:25 صبح ::  نویسنده : محسن

درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 46
کل بازدیدها: 384845