سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

« قال الله تعالی: لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة»

گوشه ای از خصلتهای والای پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم



1-
هنگام راهرفتن با آرامی و وقار راه می رفت

2-
در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمیکشید.

3-
گاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.

4-
هرکه رامی دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.

5-
وقتی باکسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.

6-
با مردم چنانمعاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.

7-
هرگاهبه کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه ی چشم نظر نمی کرد.

8-
هرگز بهروی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.

 





9-
چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم وابرو.

10-
سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمیگشود.

11-
هرگاه با کسی هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.

12-
چون با کسی سخن می گفت کاملا برمیگشت و رو به او مینشست.

13-
با هرکه می نشست تا او اراده ی برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمیخاست.

14-
در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.

15-
هنگامورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن.

16-
در مجلس جایخاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.

17-
هرگز در حضور مردمتکیه نمی زد.

18-
اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.

19-
اگر در محضراو چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.

20-
اگر از کسی خطاییصادر می گشت آن را نقل نمی کرد.

21-
کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمیکرد.

22-
هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.

23-
هرگز سخن کسی را قطعنمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.

24-
پاسخ به سوالی را چند مرتبهتکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.

25-
چون سخن ناصواب از کسی میشنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود کهچنین می گویند؟»

26-
با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا میشد.

27-
دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.

28-
هدیه را قبول می کرداگرچه به اندازه ی یک جرعه شیر بود.

29-
بیش از همه صله ی رحم به جا میآورد.

30-
به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتریدهد.

31-
کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و ازآن نهی می کرد.

32-
آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود ومکرر می گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.

33-
هرکه عذرمی آورد عذر او را قبول می کرد.

34-
هرگز کسی را حقیر نمیشمرد.

35-
هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.

36-
هرگزکسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.

37-
هرگز عیب مردم را جستجو نمیکرد.

38-
از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخوبود.

39-
هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.

40-
برجسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.

41-
از بیمارانعیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه ی مدینه بود.

42-
سراغ اصحاب خود رامی گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.

43-
اصحاب را به بهترین نام هایشانصدا می زد.

44-
با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید میفرمود.

45-
در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد میشد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است

46-
میان یارانش انسو الفت برقرار می کرد.

47-
وفادارترین مردم به عهد و پیمانبود.

48-
هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمیداد.

49-
اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می امد نمازش را کوتاه میکرد.

50-
اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه میکرد.




منابع: کتاب «منتهی الآمال» مرحوم محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» مرحوم طبرسی


 




موضوع مطلب :


شنبه 93 بهمن 25 :: 2:44 صبح ::  نویسنده : محسن

درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 49
بازدید دیروز: 60
کل بازدیدها: 385516