سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

 

تو همه خوبا سری مفقود الاثری
منم و بی پدری بابا جون
ای پیش پرواز کبوترهای زخمی
بابای مفقود الاثر بابای زخمی
تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی
یک قاب چوبی روی دست میخ بودی
بابا توی کتابم هر چه بابا آب می داد
مادر نشانم عکس توی قاب می داد
بابا?...این جا کنار قاب عکست جان سپردم
از بس که از این هفته ها سرکوفت خوردم
تو همه خوبا تو سری مفقودالاثری
منم و بی پدری بابا جون
من بیست سالم شد هنوزم توی قابی
خوب لااقل حرفی بزن مرد حسابی
یک بار هم از گیر و دار قاب رد شد
از توی سیم خاردار قاب رد شد
برگرد تنها یک بغل بابای من باش
یا یک بغل بابا بیا و جای من باش
بابا ای دستهایت آرزوی دستهایم
ناز و ادایم مانده روی دستهایم
شاید تو هم شرمنده یک مشت خاکی
جا مانده ای در ماجرای بی پلاکی
...
بابا عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
فقط برگرد بابا
بابا عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
امشب عروسی می کنم جای تو خالیست
پای قباله جای امضای تو خالیست
ای عکسهایت روی زخم دل نمک پاش
یک بار هم بابای معلوم الاثر باش
تو همه خوبا سری مفقود الاثری
منم و بی پدری بابا جون...

  برگرفته از وبلاگ:دل نوشته های یک دختر شهید




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 مهر 10 :: 5:5 عصر ::  نویسنده : محسن

درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 37
بازدید دیروز: 24
کل بازدیدها: 384817