سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

" ... من عمرم را در میان جوان ها گذراندم. از دورانی که خودم جوان بودم، با جوان های دانشگاهی که خارج از محیط ما بودند ، ارتباط برقرار کردم تا امروز هم ارتباط من با جوان ها قطع نشده است. بنابراین می دانم حال و هوای جوانی چیست و امروز در فضای جوانی ما چه می گذرد...."

جلسات مستمر با جوانان انقلابی و خط دهی به آنان درامر مبارزه با رژیم ستم شاهی، پاسخ به سوالات و شبهات فکری و عقیدتی آنان، حضور در مجامع جوان به خصوص دانشگاه و ارتباط با دانشجویان قبل و بعد ازانقلاب، از ریاست جمهوری تا رهبری وتأکید بر ضرورت به کارگیری نیروی جوان در مسئولیت های اجرایی کشور و اعتماد و ایمان به نسل جوان، حاکی ازعلاقه ی وافر ایشان به حشر و نشربا جوانان و آگاهی از حال و هوای جوانی است. آنچه در پیش روست گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در باره جوانان است.

ستاره جوانی

آن چیزی که معمولا درملاقات با جوانان، اول بار به ذهن من می زند و بارها به آن فکر کرده ام، این است که آیا این ها خودشان می دانند که چه ستاره ای درجبین شان دارد می درخشد؟ من این ستاره ها را می بینم اما آیا خودشان هم می بینند؟ ستاره جوانی چیز بسیار درخشان و خوش طالعی است. اگر جوانان این چیز قیمتی و بی نظیر را در وجود خودشان حس کنند، فکر می کنم که انشا ا... ، ازآن خوب استفاده خواهند کرد. 7/2/77

جوان، محور تحرک جامعه

جوان درهر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشد، جوانان جلوتر از دیگران در صحنه اند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگران اند و دست آن ها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم – از جمله حرکت صدر اسلام – محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک جوانان بودند.15/8/70

تربین جوانان درغرب، عامل نابودی پایه ای نظام غربی

یکی از گرفتاری های بزرگ کشورهای غربی، مسئله ی جوان های آن هاست. غرب، مشکل جوانان را حل نکرده. خیال نکنید که مسئله جوانان- چه دختر و چه پسر- در جوانع غربی حل شده است. تربیت جوانان درغرب عامل نابودی پایه ای نظام غربی است. در آن جوامع، جوان به طور معمول مایل به بی بند وباری، نابرخورداراز حیا ومایل به ارتکاب جنایت و تجاوز و تعدی تربیت می شود و در فساد اخلاقی، غرق است. چنین نسل جوانی برای هر جامعه ای در هر حدی از عمل و معرفت و ثروت هم که باشد، مثل موریانه پایه های آن جامعه و نظام را می جود و از بین می برد. 26/9/75

ویژگی های جوانان امروز

به نظر من جوانان ما امروز هم خدایی مومن و باصفایند. شما ببینید دانشگاه های ما چه گونه است. ببینید کارگاه های ما چگونه است. شما ببینید در روز راهپیمایی بیست و دوم بهمن یا روز قدس، اکثر این جمعیتی که مثل سیل به خیابان ها می آیند، چه کسانی هستند. همین جوانانند. همان روح الهی، همان انگیزه و صاعقه ی الهی ، هنوز هم در کشور وجود دارد و بازهم کارسازاست. همین روحیه، باز هم کشور را به ساحل نجات خواهد رسانید. 7/2/77

سه خصوصیت بارز یک جوان

من اساسا در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلی بارز می بینم. آن سه خصوصیت عبارت است از: انرژی، امید، ابتکار. این سه خصوصیت برجسته درجوان است. اگر واقعا رسانه ها در کمک های فرهنگی که به ما می کنند- چه گویندگان مذهبی، چه گویندگان مسائل فکری و فرهنگی، چه صداوسیما، چه مدرسه ها- بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال می کنم که خیلی راحت می شود یک جوان، راه اسلامی را پیدا کند. چون اسلام هم چیزی که از ما می خواهد، این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم. 7/2/77

سه خصوصیت، شرط موفقیت جوان

اگر شما جوانان این سه خصوصیت را در خودتان بوجود آورید، در هر شرایطی و در همه ی زمینه هاموفق خواهید بود.

جوان اولا، باید احساس مسئولیت کند. یعنی واقعا خودش را مسئول بداند و بخواهد که زندگی را با پای خودش پیش ببرد و حرکت کند و مثل پرکاهی د رامواج حوادث نباشد.

ثانیا، با ایمان حرکت کند. ایمان نقش بسیار مهمی در پیشرفت در همه ی میدان ها و نیز پیروزی بر همه ی موانع دارد.

ثالثا، بصیرت و آگاهی داشته باشد.

اگر جوانان این سه خصوصیت را در خودشان تأمین کنند- که البته کار چندان آسانی نیست، اما بسیار ممکن است- در همه زمینه ها شما می توانید موفقیت خودتان را تضمین کنید.3/11/77

خصوصیات جوانان ایرانی

بعضی ها نسبت به نسل جوان ایرانی، از لحاظ اعتقادات و از لحاظ ایمان، به طور افراطی دچار قضاوت های غلط و انحرافی هستند. من اعتقادم این است. کاوش ها هم همین را نشان می دهد که جوان ایرانی، جوانی است مومن، پاکدامن، پاک گوهر، دارای زمینه های دینی بسیار زیاد، مایل به جنبه های معنوی. 7/2/77

جوان و جاذبه های معنویت

به نظر من، امروز بیشترین چیزی که می تواند در جوان ها جاذبه ایجاد کند، جاذبه ی معنویت است، البته همراه با منطق. اینکه می بینیم یک جوان به این در یا آن در می زند، دنبال فلان خط سیاسی، دنبال فلان گروه و فلان شعار سیاسی غلط، دنبال دسته بندی های بی خودی که گاهی در دانشگاه هاست می رود- و تکلیف این آقایان وزراست که مقداری دستی به سر و روی این چیزها بکشند و کمی اصلاحش بکنند- این بر اثر خلا معنوی است که به این در و آن در می زند، گم شده دارد. شما این گمشده را به او بدهید




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 اردیبهشت 9 :: 4:52 عصر ::  نویسنده : محسن

کلمه «فتى» و مشتقات آن در قرآن درباره اشخاص و افراد گوناگونى به کار رفته که شامل موارد زیر است:

1- حضرت ابراهیم (انبیاء / 60)
2 و 3- دوست و رفیق حضرت موسى (کهف / 60و62)
4- حضرت یوسف (یوسف/3)
5-همراهان حضرت یوسف در زندان (یوسف/36)
6و7- اصحاب کهف (کهف /10و 13)
8-خدمتگزاران حضرت یوسف در زمان پادشاهى (یوسف /62)
9و10- کنیزان مومن (نساء / 25) و (نور/33)


قرآن درباره حضرت ابراهیم مى فرماید: «قالوا سمعنا فتى یذکر هم یقال له ابراهیم» (2) (آنان گفتند ما جوانى ابراهیم نام را شنیده ایم که بت ها را به بدى و زشتى یاد مى کرد) در شان نزول آیه فوق آمده است که:
بت پرستان بعد از پایان مراسم جشن بزرگى که در بیرون شهر برگزار شده بود وقتى که به شهر بازگشتند و وارد بتخانه شدند با صحنه اى روبه رو گشتند که هوش از سرشان پرید. به جاى آن بتخانه آباد با تلى از بت هاى دست و پا شکسته و به هم ریخته مواجه گردیدند و فریادشان بلند شد که چه کسى این بلا را بر سر خدایان ما آورده است؟ گروهى که تهدیدهاى ابراهیم رانسبت به بت ها در خاطر داشتند و طرز رفتار اهانت آمیز او را با این معبودهاى ساختگى مى دانستند گفتند: ما شنیدیم جوانى از بت ها به بدى یاد مى کرد که نامش ابراهیم است.طبق بعضى از روایات حضرت ابراهیم در آن هنگام 16 سال داشت. با این حال تمام ویژگى هاى جوانمردان یعنى شجاعت، شهامت، صراحت و قاطعیت در وجودش جمع بود.(3)

قرآن ابراهیم و پیروانش را به عنوان الگو و سرمشق نیکو معرفى مى کند و مى فرماید:«قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم و الذین معه» (4) (همانا در ابراهیم و پیروان او براى شما الگو و سرمشق نیکویى است) همچنان که پیامبر بزرگ اسلام (ص) را الگو و سرمشق مردم مى داند:«لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنه» (5) ( به تحقیق در پیامبر خدا (ص) براى شما الگو و سرمشق است)
اصحاب کهف یکى از داستان هاى بسیار جالب و آموزنده قرآن است که در دو مورد، از آن ها به «جوان» تعبیر شده است: «اذاوى افتیة الى الکهف فقالوا ربنا اتنا من لدنک رحمة و هیئ لنامن امرنا رشدا» (6)
(آنگاه که جوانان در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسألت کردند، پروردگارا در حق ما به لطف خاص خود رحمتى فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتى کامل فراهم گردان)

«نحن نقص علیک نبأهم بالحق انهم فتیة امنوا بربهم وزدناهم هدى» (7)
(ما داستان اصحاب کهف را به درستى بر تو نقل مى کنیم. آنان جوانمردانى بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم)
داستان اصحاب کهف بسیار مفصل و جالب است. در اینجا تنها به قسمت کوتاهى از آن از زبان امام صادق (ع) اشاره مى کنیم. آن ها در زمان پادشاه جبار و گردن کشى بودند که اهل کشور خود را به بت پرستى دعوت مى کرد و هرکس دعوت او را اجابت نمى کرد به قتل مى رساند. گروهى از مردم که خداى یکتا را پرستش مى کردند و ایمان خود را پنهان داشته بودند تصمیم به هجرت از شهر خود گرفتند. در مسیر به چوپانى برخورد کردند. او را به پرستش خداى یگانه دعوت نمودند ولى نپذیرفت اما سگ چوپان به دنبال آن ها راه افتاد! و هرگز از آنان جدا نشد. آن ها در پایان روز به غارى رسیدند و تصمیم گرفتند مقدارى در غار استراحت کنند. خداوند خواب را بر آن ها چیره کرد و همان گونه که در قرآن فرموده است آن ها آن قدر خوابیدند که شاه جبار مرد و زمان گذشت. جمعیت دیگرى جاى مردم شهر را گرفتند و ...(8)


اصحاب کهف پس از خواب طولانى 309 ساله به اراده الهى بیدار شدند تا آیت و نشانه اى باشند بر رستاخیز و حق بودن زنده شدن مردگان در روز قیامت، قرآن مى فرماید: «وکذالک اعترنا علیهم لیعلموا ان وعدالله حق و ان الساعة لاریب فیها (9) (و این چنین مردم را متوجه حال آن ها کردیم تا بدانند وعده خدا حق است و در رستاخیز تردیدى نیست)


قرآن از این افراد به عنوان جوان و جوانمرد یاد نموده است. در روایتى از امام صادق(ع) وارد شده که فرمودند: تمام اصحاب کهف پیر و مسن بودند و خداوند به علت ایمانشان آن ها را «جوان» نامید. کسى که به خدا ایمان آورد و تقوا پیشه نماید (جوان) و (جوانمرد) است. (10)
در پایان بعضى از درس هاى انسان سازى آیات فوق را که براى همه به خصوص جوانان عزیز عبرت آموز است، یادآور مى شویم:

1- شکستن سد تقلید و جدا شدن از همرنگى با محیط فاسد و داشتن استقلال فکرى در برابر اکثریت گمراه و توجه به این که اصولاً انسان باید سازنده محیط باشد نه ساخته محیط .
2- هجرت از محیط آلوده و تحمل انواع محرومیت و کاستى ها براى حفظ ایمان
3- تکیه بر مشیت خدا و استمداد از لطف او و امیدوارى به رحمت و هدایت حق و امداد الهى در دشوارترین شرایط و محیط.
4- توجه همیشگى به آخرت و زندگى پس از مرگ (11)

پی نوشت :

1- انعام / ،59 2- انبیاء/،60 3- تفسیر نمونه ج 13 ص 435و ،436 4- ممتحنه /،4 5-احزاب /،21 6- کهف /،10 7- کهف /،13 8-تفسیر نمونه ج 15 ص 395 و ،396 9- کهف /،21 10- میزان الحکمه ج 5 ص ،10 11- با استفاده از تفسیر نمونه ج 15ص 401 تا 403




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 اردیبهشت 9 :: 4:45 عصر ::  نویسنده : محسن

رجانیوز – گروه سیاسی: "حضور خواننده لس آنجلسی در جشن انتخاباتی دولت" از آن خبرهایی بود که هر چند تکذیب شدنش محتمل بود و خیلی راحت میشد حدس زد که امکان وقوع آن وجود ندارد اما اینکه دولت دهم به جایی رسیده که اساسا امکان انتشار چنین اخباری پیرامونش وجود داشته باشد، برای کسانی که با وضو پای صندوق‌های رای رفتن و سوم تیر 84 به محمود احمدی‌نژاد رای دادند، بسیار تاسف‌بار است.

به گزارش رجانیوز، جشن دولت که پس فردا برگزار می‌شود، صدای همه را درآورده است. از مراجع عظام تقلید تا فعالین سیاسی کشور و حتی فرمانده نیروی انتظامی که روز گذشته این اقدام را باعث خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی عنوان کرد. طبق برنامه ریزی صورت گرفته از سوی رئیس سازمان میراث فرهنگی، این میتینگ در روز پنج‌شنبه 29/1/92 در محل استادیوم آزادی با حضور بیش از یکصد هزار نفر از اعضای سازمان‌ها و دستگاه های مختلف سراسر کشور تحت عنوان جشن و مراسم تقدیر از دست اندر کاران سفرهای نوروزی برگزار خواهد شد. انتخاب پوشش تقدیر از برگزار کنندگان سفرهای نوروزی در حالی‌ست که بر اساس برنامه ریزی‌هایی انجام شده، قرار است که از کاندیدای انتخاباتی جریان انحرافی نیز با وجود اینکه مسئولیت کنونی او هیچ ارتباطی به این همایش ندارد، رونمایی شود.
 
 
کلیه هزینه‌های مربوط به ساخت جایگاه، نور، صدا، تصویربرداری، دعوت از هنرمندان، موسیقی، مجری، قاری، تبلیغات محیطی، چاپ کارت‌های دعوت و هزینه‌های مرتبط از محل یکی از مراکز وابسته به سازمان میراث تامین شده که حدود بیش از 800 میلیون تومان برآورد شده است.
 
برگزاری این مراسم در حالی صورت می‌گیرد که محمود احمدی‌نژاد در ایام تبلیغات انتخاباتی سال 84 صراحتا از اینکه برخی از کاندیداهای اصولگرا اقدام به تبلیغات گسترده و صرف هزینه‌ها و ریخت و پاش‌های فراوان کرده بودند تا بلکه بتوانند رای مردم را کسب کنند، انتقاد می‌کرد و به جای کت شلوارهای فاخر و گرانقیمت، یک کاپشن ساده می‌پوشیده؛ کاپشنی که مدت‌هاس دیگر بر تن رئیس‌جمهور ندیده‌ایم.
 
مشخص نیست برگزاری مراسم‌ میلیاردی، آن هم در این اوضاع اقتصادی که مردم از خودشان نجابت به خرج می‌دهند و برای ایستادگی بر پای آرمان‌هایشان، هزینه تحریم و فشارهای اقتصادی را به جان می‌خرند، کجای گفتمان عدالت قرار می‌گیرد؟ کجاست آن احمدی‌نژادی که روی زیلوی یک کلبه روستایی می‌نشست و برای وضعیت نامناسب زندگی مردم اشک می‌ریخت؟ 
 
این تغییر رویکرد و تغییر رفتار رئیس‌جمهور که او را از یک کاندیدای عدالت‌طلب به فردی که شبهاتی درباره تمایل او به ادامه حضور در قدرت بدل کرده، سبب شده تا ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد در سال 84 که با طلاهای اهدایی مردم کوچه و خیابان راه‌اندازی شد، اکنون به ستاد انتخاباتی سال 92 تبدیل شود که قرار است با بودجه بیت‌المال، جشن باشکوه در ورزشگاه 100 هزار نفری آزادی برگزار کند تا بدین وسیله رای مردم را جذب کند.
 
شایعه حضور یک خواننده لس آنجلسی در این مراسم هم اگرچه تکذیب شد اما صرف مطرح شدن آن نشان می‌دهد اولویت‌ها و گفتمان دولت دهم تا چه اندازه تغییر کرده و با چه زاویه تندی از گفتمان اصیل سوم تیر منحرف شده است؛ انحرافی که صدای بزرگان و علما را نیز درآورده است؛ تا جایی که اقدام اخیر رئیس‌جمهور در سفر استانی به سمنان مبنی بر تحویل پرچم ایران به اسفندیار مشایی با انتقاد تند سرلشگر فیروزآبادی روبرو شد.
 
رویکرد انتخاباتی دولت در ماه‌های اخیر، برگزاری جشن‌ها و مراسم‌های متعدد و البته بی دلیل با پوشش تقدیر از بازیگران و خوانندگان و همچنین، بیان مطالب تنش آفرین تحت برخی عنواوین خاص که شبهه شعار انتخاباتی دارند، بیشتر از همه دلبستگان به گفتمان عدالت‌محور سوم تیر را دل آزرده کرده است. استمرار این اقدامات نشان می‌دهد که دولت به طور جدی روی مواضع اخیر خود پافشاری دارد و ابایی از این ندارد که صراحتا اعلام کند تغییر کرده است.
 
به نظر می‎رسد سایه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و کشیدن خط و نشان‎های مختلف، آنچنان بر دفتر رئیس‌جمهور سنگین شده و چنان اولویتی پیدا کرده است که مواردی همچون فشار به اقشار کم درآمد جامعه در ماه‌های اخیر را به حاشیه برده است؛ موضوعی که باز هم از تغییرات جدی و اساسی در اولویت‎هایی دولتی حکایت می‎کند که قرار بود شیفه خدمت باشد و نه تشنه قدرت.



موضوع مطلب :


یکشنبه 92 اردیبهشت 1 :: 5:15 عصر ::  نویسنده : محسن

ادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها می‌رفتیم، مصطفی در داخل ماشین هدیه‌ای به من داد. اوّلین هدیه‌اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم، خیلی خوشحال شدم و همانجا باز کردم دیدم روسری است. یک روسری قرمز با گل‌های درشت. من جا خوردم امّا او لبخند زد و به شیرینی گفت: «بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند».

به گزارش باشگاه خبرنگاران، غاده چمران همسر لبنانی شهید چمران بخش‌هایی از زندگی مشترک خود با مصطفی چمران را بازگو می کند. این اظهارات تحت عنوان کتاب «نیمه پنهان ماه» به چاپ رسیده است.
 
 
آنچه می‌خوانید، بخش‌هایی از این کتاب است:
 
پدرم بین آفریقا و چین تجارت می‌ کرد و من فقط خرج می‌کردم، هر طوری که می‌خواستم. پاریس و لندن را خوب می ‌شناختم، چون همه لباس‌هایم را از آنجا می‌خرید.
 
در دیداری که به اصرار امام موسی صدر برگزار شد، ایشان به من گفت: «ما مؤسّسه‌ای داریم برای نگهداری بچّه‌های یتیم. فکر می‌کنم کار در آنجا با روحیه شما سازگار باشد. من می‌خواهم شما بیایی آنجا با چمران آشنا شوی» و تا قول رفتن به مؤسّسه را از من نگرفت، نگذاشت برگردم.
 
 
یک شب در تنهایی همانطور که داشتم می‌نوشتم، چشمم به یک نقّاشی که در تقویمی ‌چاپ شده بود، افتاد. یکی از نقّاشی‌ها زمینه‌ای کاملا سیاه داشت و وسط این سیاهی، شمع کوچکی می‌سوخت که نورش در مقابل این ظلمت، خیلی کوچک بود. زیر نقّاشی به عربی شاعرانه‌ای نوشته شده بود:
 
 
«من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی کوچک، فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان می‌دهم و کسی که دنبال نور است، این نور هر چقدر کوچک باشد، در قلب او بزرگ خواهد بود».
 
 
آن شب، تحت تاثیر این شعر و نقّاشی خیلی گریه کردم.



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :


یکشنبه 92 اردیبهشت 1 :: 4:43 عصر ::  نویسنده : محسن

وضع حمل یک زن عربی مسلمان، توسط یک پزشک زن آمریکایی، باعث تحول بزرگی در زندگی این زن و مسلمان شدن وی شد.

به گزارش جهان به نقل از ایسنا،‌ روزنامه "الأنباء" نوشت: یک پزشک متخصص زنان و زایمان آمریکایی،‌ در پی کمک به زایمان یک زن مسلمان،‌ با اسلام و دستورات آن آشنا شده و به دین مبین اسلام روی آورد.
 
داستان مسلمان شدن این پزشک از آنجا شروع می‌شود که چند ساعت پیش از کمک به زایمان زن مسلمان، به وی می‌گوید که به تنهایی قادر به وضع حمل وی نیست و یک پزشک مرد او را همراهی خواهد کرد.
 
زن باردار با شنیدن این سخن فریاد کشید و گفت: باید تنها پزشک زن فرزند مرا به دنیا آورد.
 
پزشک متخصص از رفتار زن باردار متحیر شد و دلیلش را از وی پرسید؟ زن مسلمان نیز در پاسخ گفت: در طول عمرم کسی به جز محارم من، چهره مرا ندیده است. پزشک نیز درخواست او را پذیرفت و خود عملیات زایمان وی را انجام داد.
 
فردای روز تولد کودک،‌ وقتی پزشک وارد اتاق زن شد، تا برخی نکات لازم پس از وضع حمل را به او بگوید تا دچار مشکل نشود؛ مانند اینکه تا 40 روز پس از ولادت فرزند، روابط زناشویی نداشته باشد،‌ چرا که خطر التهاب رحم را بیشتر می‌کند، زن در پاسخ گفت: کاملا به مسئله آگاهی دارم و آن را از قرآن کریم آموخته‌ایم.
 
پزشک وقتی این مطلب را شنید به شدت حیرت زده شد. چرا که معتقد بود پزشکان در طول سال‌های متوالی به این نتیجه علمی رسیده‌اند، در حالی که اسلام از صدها سال قبل به این نکته اشاره کرده بود.
 
البته این پایان حیرت‌های این پزشک آمریکایی نبود. او زمانی که می‌خواست به پدر کودک بگوید که کودک را به هنگام خواب به سمت راست بخواباند،‌ پدر کودک گفت: این مسئله را می‌داند،‌ چرا که احادیث به آنها اشاره کرده است.
 
همه این مسائل باعث شد این پزشک به آموزه‌های دین اسلام که از قرن‌ها پیش آن را به مسلمانان آموخته و علم جدید تنها به بخشی از آن دست یافته مشتاق‌تر شود.
 
همین امر باعث شد که وی به نزدیک‌ترین مرکز اسلامی نزد منزلش برود و تحقیقاتش را درباره اسلام آغاز کند.
 
وی در تحقیقاتش از علماء اسلام کمک گرفت و با برخی مسلمانان آمریکایی دیدار و درباره اسلام صحبت کرد.
 
اینگونه یک پزشک آمریکایی مسلمان شد.
 
منبع: رجا نیوز



موضوع مطلب :


یکشنبه 92 اردیبهشت 1 :: 4:38 عصر ::  نویسنده : محسن
<   1   2   
درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 57
بازدید دیروز: 60
کل بازدیدها: 385524