سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

فلسفه قیام مختار

مـخـتار زمانی که تصمیم بر نابودى قاتلان امام حسین(علیه السلام) گرفت، گفت: «دین ما به ما اجازه نمى‌دهد که بگذاریم کسانى که حسین(علیه السلام) را کشته‌اند در این دنیا، با امنیت و آسایش زندگى کـنـنـد، آنگـاه در حقیقت، من ناصر و خونخواه آل محمد(صلی الله علیه و آله) نیستم، بلکه کذّاب خواهم بود. براى دستیابى بر آن جانیان، از خدا کمک مى‌طلبم و خداى را سپاسگـزارم کـه مـرا شـمـشیرى بر سر آنان قرار داده و نیزه‌اى که بر آنان وارد خواهد شد و انتقام گیرنده آنان که حق اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بگیرم و بر خداوند حق است که آنان را که دستشان به خـون اهـل بـیـت پیامبر آغشته شده به قتل برساند و آنان که حق خاندان پیامبر را نادیده گـرفته‌اند خوار و ذلیل کند. پس آنان را به من معرفى کنید تا تعقیبشان کنم و ریشه آنان را برکنم.

مختار همه همت خود را براى این هدف مقدّس، کـه هـدف اصـلى قـیـام او بـود، بـه کـار برد.(1) موسى بن عامر مى‌گوید: «مختار فرمان داد که قاتلان امام حسین(علیه السلام) را تعقیب کنید و مى‌گفت: بـه خدا قسم، آب و خوراک بر من ناگوار است تا این که زمین را از لوث وجود آن ناپاکان پاک سـازم.»(2) بـنـابراین، عده‌اى به صورت گروهى و عده‌اى نیز فرد فرد به دست انتقام و عدالت سپرده شدند و به جزاى اعمال ننگین خود رسیدند.

 

نحوه کشته شدن یزید

یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام می‌کنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر می‌برد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند.

اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت که بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت می‌گرفت و یزید را بر زمین می‌کشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.

یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب می‌کشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.

یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام می‌کنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی(علیهماالسلام) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا.

اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت که بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت می‌گرفت و یزید را بر زمین می‌کشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.(3) 

   

الف ـ اعدام‌هاى دسته جمعى

مختار تمام کسانى را کـه در روز عاشورا، با اسب بر بدن مقدس امام حسین(علیه السلام) و شهدا تاخته بودند و تـعـدادشان ده نفر بود، را دستگیر کردند، دست و پایشان را بستند، از پشت بر زمین خواباندند و به زمین میخ کردند و اسب‌ها را با نعل تازه، بر بدن‌هاى آنان تاختند تا پیکر آنان در هم شکـسته شد و به هلاکت رسیدند.(4) سپس بدن‌هاى آنان را به آتش سوزاندند. ایـنـان عـبـارت بـودنـد از: اسـحـاق بـن حـوبـه، اخـنـس بـن مـرثـد، حـکـیـم بـن طفیل، عمرو بن صبیح، رجاء بن منقذ عبدى، سالم بن خیثمه، واحظبن ناعم، صالح بن وهب، هانى بن ثبیت و اسید بن مالک .

ابو عمرو گوید: مـا بعدها در مورد سابقه این ده نفر بررسى کردیم. به این نتیجه رسیدیم که همه آنان زنازاده و فرزندان نامشروع بودند.(5)

لعنت بر قاتلان امام حسین علیه السلام

 


دویـسـت و چهل و هشت نفر از عاملان اساسی واقعه کربلا که در شورش کوفه دستگیر شده‌ بودند، همه یکى پس از دیگرى گردن زده شدند. آنان در میان پانصد نفرى بودند که در شورش کوفه بر ضدّ مختار دستگیر شدند.

شمر بن ذى الجوشن در روز عاشورا شترى را که مخصوص سوار شدن امام حسین(علیه السلام) بود، را به عنوان غنیمت گرفـت و به کوفه آورد و بـه شکرانه قتل فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن شتر را نحر کرد و گوشتش را بین دشمنان اهل بیت در کوفه تقسیم نمود. مختار دستور داد تمام خانه‌هایى را که آن گوشت وارد آن شده بـود و افرادى را که دانسته از آن گوشت خورده‌اند، شناسایى کنند. همه آن خانه‌ها را ویران کرد و کسانى را که از آن گوشت خورده بودند اعدام نمود.(6) 

مختار تمام کسانى را کـه در روز عاشورا، با اسب بر بدن مقدس امام حسین(علیه السلام) و شهدا تاخته بودند و تـعـدادشان ده نفر بود، را دستگیر کردند، دست و پایشان را بستند، از پشت بر زمین خواباندند و به زمین میخ کردند و اسب‌ها را با نعل تازه، بر بدن‌هاى آنان تاختند تا پیکر آنان در هم شکـسته شد و به هلاکت رسیدند. سپس بدن‌هاى آنان را به آتش سوزاندند.



موضوع مطلب :


جمعه 90 آذر 4 :: 2:57 صبح ::  نویسنده : محسن

پروتستانتیسم به معنای مکتب اعتراض نسبت به بینش و نگرش کاتولیک در دوره بیداری اروپا و عبور از واسطه گری کلیسا میان انسان و خدا بود. این عبور در نهایت به جایگزینی انسان به جای خدا انجامید. به این معنا که خداوند از حوزه ربوبیت انسان بیرون رفت و انسان به جای خلافت الهی، در مقام خدایی قرار گرفت و ولایت طولی و مظهری انسان به تفویض کامل اختیارات از سوی خدا به انسان تبدیل شد که از آن به اومانیسم تعبیر می‌شود.


چنین نگرشی به این معنا بود که قوانین شریعت، از گردونه خارج شد و قوانین عقلانی انسان و عقل جمعی یعنی احکام عرفی و عقلایی به جای شریعت نشست.


براساس این بینش و نگرش، انسان، دیگر مظهر ولایت خداوند نیست و اصولا خداوند انسان را به خویش واگذار کرده تا هر گونه که خود می‌خواهد عمل کند. بنابراین، چیزی به نام شریعت الهی، قوانین حاکم بر جامعه انسانی معنا و مفهومی ندارد و همان گونه که شریعت و قوانین الهی حذف می‌شود، ولایت انسان‌های کامل از سوی خداوند بر انسان و جامعه انسانی حذف می‌گردد و همه انسان‌ها به‌عنوان انسان کامل در جایگاه خدایی می‌نشینند. پس جایگاهی برای کلیسا و روحانیت مسیحی به‌عنوان مفسران یا مبلغان قوانین الهی باقی نمی‌ماند. بدین ترتیب خدا و روحانیت و کلیسا حذف می‌شود و انسان به جای خدا می‌نشیند و مرگ خدا به طور رسمی اعلام می‌شود!


تقابل با
ولایت فقیه


اکنون نوعی تفکر نوین در جامعه بروز کرده که شباهت بسیاری به مرگ خدا و حذف کلیسا و روحانیت آن دارد. گروهی براین باورند که تفکر ولایی باید جایگزین تفکر ولایت فقیه شود؛ به این معنا که انسان کاملی به نام امام زمان(عج) در جهان هستی به ربوبیت و اداره امور جهان مشغول است، بنابراین لازم نیست تا نهاد یا نمادی دیگر جانشین ولی ا...(عج) شود.


از نظر این عده، قرار گرفتن یا قراردادن عنصری چون روحانیت یا ولایت فقیه در میان امت و امام(عج) به معنای سرگردان کردن مردم و آمیختن حق و باطل است؛ چرا که توجه یابی مردم به ولایت فقیه و یا دولت اسلامی با خاستگاه ولایت فقیه، به معنای بی‌توجهی به ولی ا... (عج) و عدالت جهانی او است و توجه‌نکردن به معنای عدم درخواست برای حضور و ظهور آن حضرت(عج) است و دولت اسلامی مبتنی بر ساختار ولایت فقیه، دولتی است که مانع از توجه یابی به ولی ا...(ع) و دولت او می‌شود!


از نظر طرفداران این دیدگاه همان گونه که باز کردن درهای خانه‌های ابوحنیفه و مالک و ابن حنبل، مردم را از مراجعه به خانه‌های امام صادق(ع) و امام باقر(ع) بازداشت، همچنین ولایت فقیه و دولت اسلامی مبتنی بر آن، به‌عنوان یک مانع جدی در توجه یابی مردم به اصل ولایت و دولت ولی ا...(عج) عمل می‌کند و لازم است تا از سر راه برداشته شود!


از این رو، لازم است تا هر مانع توجه یابی ملت‌ها و مردم به ولی ا...(ع) و دولت عدالت محور جهانی ایشان، حذف و کنار زده شود تا آنان متوجه اصل شوند. این گونه است که مقابله با ولایت فقیه و دولت مبتنی بر آن، به‌عنوان یک راهبرد مورد تاکید و توجه این جریان انحرافی قرار می‌گیرد.


عرفان بی شریعت


حذف ولایت فقیه در زمانی که امام زمان(عج) و ولی ا... ظهور ندارند و در پرده غیب به سر می‌برند، به جریان انحرافی این امکان را می‌بخشد تا بتواندبه دور از هر گونه مانع و مقاومتی، با نام امام زمان(عج) شریعت را کنار زند و حکومت و قدرت را در اختیار گیرد. این گونه است که روحانیت شیعی به‌عنوان مهم ترین چالش فکری و عملی شناخته می‌شود و تمام تلاش‌ها براین محور صورت می‌گیرد تا روحانیت شیعی کنار زده شود، زیرا تا زمانی که روحانیت شیعی هست، حرکت بر مدار شریعت مورد تاکید امت قرار می‌گیرد و نمی‌توان مدیریت جهان را به نام خدا در دست گرفت. از این رو بر عرفان و تصوف بی شریعت تاکید و پافشاری می‌شود و ولایت فقیه را مانع جدی در سر راه ولایت حقیقی امام زمانی(عج) معرفی می‌کنند؛ زیرا ولایت فقیه به معنای حکومت قوانین الهی و شریعت برزمین است که خود آن مانع جدی بر سر راه حکومت خودکامه آنان است.


در حقیقت مسیری را که پروتستانتیسم در غرب مسیحی پیمود تا به قوانین عرفی و خدای مرده رسید، اینان با نام ولی ا... می‌پیمایند تا پروتستانتیسم شیعی را رقم زنند و حکومت عرفی و دنیوی خویش را به نام دین چون آمریکایی‌ها برپاکنند و عقل ابزاری را به جای خدا، حاکم بر جهانیان سازند و دین را از دنیای مردم جدا کنند.

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 آبان 30 :: 9:0 صبح ::  نویسنده : محسن

آرزوی سردار شهید مقدم فرمانده سازمان جهاد خودکفایی سپاه:

 

" ما دنبال این هستیم که با ایجاد شرایطی برتر، ذوالفقار علی (علیه السلام) در نیام باشیم و

 

 مملکت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشربف) را از هرگونه چشم داشت خائنانه و طمع

 

ورزانه ای که دشمنان انقلاب به آن دارند، مصون بداریم."

 

راهش پر رهرو باد.




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 آبان 29 :: 12:46 عصر ::  نویسنده : محسن
امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم ، آب را جیره بندی کرده ایم . نان را جیره بندی کرده ایم ...
عطش همه را هلاک کرده . همه چیز را جز شهداء که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند.
دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه (سلام الله علیها)...
 

(آخرین برگ دفترچه یادداشت یکی از شهدای گردان حنظله لشکر 27 که در کانال سوم فکه که در حین تفحص به دست آمد...)
سالنامه منور 86

 




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 آبان 29 :: 12:30 عصر ::  نویسنده : محسن

ریزش باران زیباست به زیبایی ترنم باران، اما ماندگاری آن زمانی محقق می‌شود که نزول باران همانند اشک یتیمان در شب تاریک جاری و ساری گردد و با حضور گرم خورشید، بدن مرده زمین را حیات بخشد تا رویش سبزه‌های توحید! گونه‌های زرد یتیمان جوانه زند.
‌(محبوبه یاری): نمی‌دانم که می‌دانی که من بی‌تو بهاران را نمی‌خواهم
نمی‌دانم که می‌دانی که من بی تو درخت زرد پاییزم، که بهاران را نمی‌خواهم
من همه سجده‌های شبانه‌ام را نذر جمعه ظهور تو کردم
من همه قنوت‌های نماز‌های شبانه‌ام را نذر سلامتی تو کردم
من همه خودم را نذر یک لحظه حضور در جمکران تو کردم
(ناهید چتر سیمین): جمعه را چقدر دوست دارم و تو را که در بی‌طاقت‌ترین جمعه می‌آیی، با شمشیری که بوی ذوالفقار می‌دهد و با عبایی که شبیه شب‌های تنهایی پیامبر است، می‌آیی و شاید من هزار سال قبل از آمدن تو همراه شعرهایم دنیا را بدرود گفته باشم، می‌آیی و شاید من هیچ‌گاه چشمان معصوم ترا زیارت نکنم چقدر زیباست در روز آمدن تو حضور داشتن چقدر خوب است به استقبال تو دویدن.
(زهرا عزیزی منفرد): روزی که تو بیایی چشم‌هایمان را فرش زیر پایت می‌کنیم و با اشک‌هایمان عطرافشانی قلب‌هایمان را به تو هدیه می‌کنیم. آن روز ما فقط اشک شوق می‌ریزیم.
(زهرا ناجی): این شعر را از امام خمینی خوانده‌ام برایم بسیار جالب بود:
باز گویم غم دل را که تو دلدار منی
در غم و شادی و اندوه و اَلَم یار منی
جز گل روی توام در دو جهان یاری نیست
چهره بگشای زرویم که تو غمخوار منی
محرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من
جز تو ای دوست که خود محرم اسرار منی
برگشا موی خم‌اندر خم و دست افشان باش
به خدا یار منی، یار منی، یار منی
(رقیه رسولی): ای همیشه سلام، ای سلام همیشه
همة محبت‌هایی را که یکدل می‌تواند در خود نگه دارد در یک حس عاشقانه نگه داشته‌ام و آن را خرج کسی نکرده‌ام و همه خوبی‌ها، زیبایی‌ها و پاکی‌ها را در یک واژه ذخیره کرده‌ام و نام آن را سلام نهاده‌ام و این سلام خضوع و خشوع را پیشکش جمال و جلال دل آرایت می‌کنم. مولای من اگر دیگران به کسی سلام می‌فرستند؛ من می‌خواهم سلامم را به سوی تو بفرستم و با تمام خضوع و خشوع پیشکش جمال و جلال دل آرایت کنم. مولای من اگر دیگران به کسی سلام می‌فرستند، من می‌خواهم سلامم را به سوی تو بفرستم و با تمام وجود از نغمه دل فریاد برآورم: «السلام علیک یا صاحب الزمان».




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 آبان 29 :: 12:15 عصر ::  نویسنده : محسن

 

چگونه رسانه ها دیدگاه ما را تغییر می دهند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

 




موضوع مطلب :


شنبه 90 آبان 28 :: 11:13 صبح ::  نویسنده : محسن

پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت شهدای غدیر(شهدای سازمان خودکفایی و تحقیقات صنعتی سپاه)
سپاه نیوز: حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شهادت شهدای غدیر (شهدای حادثه اخیر در سازمان خودکفایی سپاه) را تسلیت گفتند.
به گزارش سپاه نیوز؛ متن این پیام که توسط سردار سرلشکر دکتر یحیی صفوی، دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در مراسم گرامیداشت سومین روز شهادت شهدای سازمان خودکفایی و تحقیقات صنعتی سپاه در حسینیه عاشقان ثارالله ستاد فرماندهی کل سپاه قرائت شد، بدین شرح است:
حادثه ی خونین در یکی از مراکز پشتیبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به شهادت جمعی از عناصر ممتاز آن سازمان و در پیشاپیش آنان سردار عالیقدر ، دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا، سردار حسن مقدم انجامید، واقعیتی تلخ و اندوه بار بود .
آن جان برکفان نستوه با سینه ی گشاده و عزم راسخ همواره به پیشواز خطر شتافته و در دوران دفاع مقدس و پس از آن هرگز احساس خستگی به خود راه ندادند. شهادت بی شک برترین آرزوی آنان بود لیکن فقدان مردان بزرگ در هر کشور و جامعه ئی برای آن مردان و آن کشور خسارت و تأسف بار است.
ما همه در غم این عزیزان با خانواده های گرامی آنان شریک و همدردیم .
خدا را شکر که محصول تلاش های آنان هم اکنون دراختیار مردان جهاد است و تربیت شدگان آن مجموعه ، از کفایت لازم برای ادامه ی آن خط نورانی برخوردارند.
عزیزان من ! امیدوار به تفضل بی انقطاع حضرت حق، و با استمداد از ارواح شهیدانتان ، تلاش و همت را دوچندان کنید تا همه بیش از پیش بدانند که شهادت برای ما توفیقی الهی و مایه ی برکت و عروج برتر است.
تسلیت صمیمانه خود را به بازماندگان و دوستان و همکاران این شهدا تقدیم می دارم.
سیدعلی خامنه ای
25 آبان 1390

شهادت پاسدار ولایت شهید رضا نادی شورابی را تسلیت عرض می نمائیم.

این شهید عزیز از خطه دارالمومنین یعنی شهرستان خدابنده می باشد که با همسنگرانش به شهادت نائل گردیدند.

علو درجات را از خداوند متعال برای آن عزیزان سفر کرده خواستاریم.

راهشان پر رهرو باد.




موضوع مطلب :


شنبه 90 آبان 28 :: 10:21 صبح ::  نویسنده : محسن
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >   
درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 22
کل بازدیدها: 392337