سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

 

گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما

گل تقدیم شمامشکی ازتن به در آرید ربیع آمده استگل تقدیم شما

گل تقدیم شما خم ابرو بگشاید ربیع آمده است گل تقدیم شما

گل تقدیم شما مژده ای ختم رسل داد که آید به بهشتگل تقدیم شما

گل تقدیم شما هرکه برمن خبر آرد ربیع آمده است گل تقدیم شما

گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما




موضوع مطلب :


چهارشنبه 90 بهمن 5 :: 1:1 عصر ::  نویسنده : محسن

چندین سال پیش که طرح سرشماری نفوس و مسکن بود، یکی از دوستان می‌گفت رفته در یه خونه‌ایی.

یه پیرزنه در رو باز کرده.

وقتی پرسیده بود تعداد جمعیت خانوار؟

پیرزنه سرش رو انداخته بود پایین و گفته بود : میشه خونه‌ی ما باشه برای فردا؟
گفته بود: چرا؟
یه خورده صبر کرده و جواب داده:

آخه الان دقیق نمی‌دونم.

شاید فردا از پسرم خبری بشه

پیر زن مادر شهیدی مفقود الاثر بود.

 

به نقل از :وبلاگ استاد جهانگیری سهروردی




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 بهمن 3 :: 10:1 صبح ::  نویسنده : محسن


در جنگ جهانی اول (1916م.) هنگامی که عده ای از سربازان انگلیسی در چند کیلومتری بیت المقدس مشغول سنگرگیری و حمله بودند در دهکده کوچکی به نام اونتره لوحی نقره ای یافتند که حاشیه اش به جواهرات گرانبها مرصع و در وسطش خطوطی با حروف طلایی نگارش یافته بود:

چون آن لوح را نزد فرمانده خود میجرای ان. گریندل بردند نتوانست چیزی از آن بفهمد. او این لوح را به فرماندهان ارتش بریتانیا، لیفتونانت و گلدستون رساند و آنها نیز آن را به باستان شناسان دادند. تصویر این لوح را در اینجا ملاحظه میکنید:

Solomon Board


پس از پایان جنگ در سال 1918 درباره لوح مذکور  به تحقیق و بررسی پرداختند و کمیته ای تشکیل دادند که اساتید شناخت زبانهای باستانی بریتانیا، آمریکا، فرانسه آلمان و سایر کشورهای اروپایی جزء آن کمیته بودند.
پس از چند ماه بررسی در سوم ژانویه 1920 معلوم شد که این لوح مقدسی است به نام "لوح سلیمانی" و سخنانی از حضرت سلیمان علیه السلام را در بر دارد. که به الفاظ عبرانی قدیم نگارش یافته است و ترجمه آن چنین است:



            الله
            احمد    ایلی
            باهتول
          حاسن  حاسین
یاه احمد مقذا = ای احمد به فریادم رس
یاه ایلی انصطاه = ای علی مرا مدد فرمای
یاه باهتول اکاشئی = ای بتول نظر مرحمت فرمای
یاه حاسن اضو مظع = ای حسن کرم فرمای
یاه حاسین بارفو = یا حسین خوشی بخش
اموسلیمان صوه عئخب زالهلاد اقتا = این سلمان اکنون به انی پنج بزرگوار استغاثه میکند
بذت الله کم ایلی = و علی قدرت الله است

زبانشناسان حروف خط عبرانی را چنین با حروف ما تطبیق داده اند:

Ebrani Letters

اعضای کمیته چون به مضمون نوشته لوح مقدس اطلاع یافتند انگشت حیرت به دندان گزیدند و پس از تبادل نظر قرار گذاشتند آن را در موزه سلطنتی بریتانیا بگذارند. اما چون این خبر به اسقف اعظم انگلستان رسید فرمان محرمانه ای به کمیته نوشت که خلاصه اش چنین است:
اگر این لوح در موزه گذاشته شود و در دیدگاه مردم قرار گیرد اساس مسیحیت متزلزل خواهد شد و سرانجام خود مسیحیان جنازه مسیحیت را بر دوش بلند نموده در قبر فراموشی دفن خواهند کرد. لذا بهتر است که لوح مذکور در رازخانه کلیسای انگلستان گذارده شود و جز اسقف و اهل سر، کسی آن را نبیند
کسانی که این لوح را دیدند و بصیرتی داشتند گرایشی عجیب به اسلام پیدا کردند. از جمله همان وقت بین دو نفر از دانشمندان به نام ولیم و تامس پیرامون لوح گفتگوهایی شد که به اسلام آوردن هر دو انجامید. سپس ولیم نام خود را کرم حسین و تامس نام خود را فضل حسین گذارد.

منبع:
مجلة الاسلام، دهلی، فوریه 1927
مسلم کرانیکل، لندن، دسامبر 1926
کتاب Wonderful Stories of Islam، لندن، ص 249
برگرفته از کتاب علی و پیامبران، حکیم سیالکوتی، قم، انتشارات شهید، 1360 هـ.ش

 





موضوع مطلب :


یکشنبه 90 بهمن 2 :: 7:24 عصر ::  نویسنده : محسن

قرآن ! من شرمنده توام

اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند "چه کس مرده است؟"

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تورا برای مردگان ما نازل کرده است...

قرآن ! من شرمنده توام اگر تورا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام. یکی ذوق می کند که تورا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق می کند که تورا فرش کرده، ‌یکی ذوق می کند که تورا با طلا نوشته، ‌یکی به خود می بالد که تورا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... !

آیا واقعا خدا تورا فرستاده تا موزه سازی کنیم؟!

قرآن ! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تورا می خوانند و تورا می شنوند، ‌آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند. اگر چند آیه از تورا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند "احسنت ...!" گویی مسابقه نفس است!

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، ‌خواندن تو آز آخر به اول، ‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟

ای کاش آنان که تورا حفظ کرده اند ‌حفظ کنی تا این چنین تورا اسباب مسابقات هوش نکنند. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم...خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو...

 

 

دکتر شریعتی




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 بهمن 2 :: 6:12 عصر ::  نویسنده : محسن
<   1   2   3   4   
درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 63
کل بازدیدها: 385732