سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

روزى چون اذن دخول براى تشرّف به حرم مبارک حضرت سیّد الشهداءرا خوانده؛همین که مى‏خواست داخل شود ایستاد؛و خیره به گوشه حرم مى‏نگریست؛ و مدّتى به همین منوال بود و با خود زمزمه مى‏کرد:


چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
به رُخَت نظاره کردن سخن خداشنیدن


بعداًاز علّت توقّفش پرسیدند؛در پاسخ گفت: حضرت مهدى در زاویه حرم نشسته بودو مشغول تلاوت قرآن بودند ومن تماشا می کردم
داستان علامه بحرالعلوم




موضوع مطلب :


چهارشنبه 91 تیر 14 :: 2:18 صبح ::  نویسنده : محسن

جایزه نمی خوام...

دفتر را برد گذاشت رو به روش گفت: «بیا این همه نمره بیست.»

بغض گلویم را گرفته بود؛ بغضی سنگین.

رو به قاب عکس کرد و گفت: «مگه نگفتی هر وقت نمره بیست بگیرم جایزه می دی؟»

بعد با اون چهره و نگاه معصومانه اش رو به من کرد و گفت:

«مامان من جایزه نمی خوام فقط بگو بابا بیاد خونه.»

 

دختر شهید...

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 91 تیر 14 :: 2:16 صبح ::  نویسنده : محسن




موضوع مطلب :


چهارشنبه 91 تیر 14 :: 1:36 صبح ::  نویسنده : محسن

پدران ارجمند! هر روز وضع پوشش و آرایش زنان و دختران در خیابانهاى مملکت اسلامى زننده‏تر و تحریک کننده‏تر مى‏شود و این وسط شمایید و دلمشغولى‏هاى اقتصادى سیاسى‏تان و من و امثال من هم دست به گریبان با شیطان و فتنه‏هاى آن به امان خدا رها شده‏ایم!


مقامات مسوول!!!
اینجانب یک پسر دانشجوى 20 ساله هستم! پدر و مادر به من حلال و حرام را آموخته‏اند و خودم هم چیزهایى در خصوص احکام و دیانت یاد گرفته‏ام! آنچه مى‏نویسم حرف من نیست که وصف حال هزاران جوان مثل من است!

آقایان! هر چه باشد شما حکم پدر ما را دارید! و آدم اگر با پدرش درد دل نکند و راه چاره نخواهد پس یقه چه کسى را بگیرد! خودتان مى‏دانید اوج نیروى شهوت در جوانى است و هنگامى که جوانى مثل من (که به دلیل مشکلات متعدد اقتصادى تا چند سال بعد خواب ازدواج را هم نمى‏توانم ببینم!) 



روزانه با صدها صحنه شیطانى مواجه مى‏شوم چه باید بکنم؟ به برکت تساهل و تسامح شما اوضاع بى‏حجابى و فتنه‏گرى در خیابانهاى مملکت هر روز زننده‏تر از دیروز است! شاید شما وقت ندارید که نگاهى به اوضاع خیابانها بیندازید! و شاید هم شیشه‏هاى دودى خودروهاى پلاک قرمزتان اجازه امکان تماشاى واقعیت را شما سلب کرده است! 

پدران ارجمند! هر روز وضع پوشش و آرایش زنان و دختران در خیابانهاى مملکت اسلامى زننده‏تر و تحریک کننده‏تر مى‏شود و این وسط شمایید و دلمشغولى‏هاى اقتصادى سیاسى‏تان و من و امثال من هم دست به گریبان با شیطان و فتنه‏هاى آن به امان خدا رها شده‏ایم! 

آخر چرا باید دختران دانشجو اجازه پیدا کنند با زننده‏ترین پوشش و تحریک کننده‏ترین آرایش به دانشگاه (از دولتى گرفته تا آزاد و غیر انتفاعى و علمى کاربردى و...) بیایند و کسى به سایه آنها هم چپ نگاه نکند؟ راستى اگر شما عالیجنابان جاى ما بودید چه مى‏کردید؟ نکند نعوذبالله حضرت یوسف مى‏شدید؟ که اگر این گونه بود و شما قدرتش را داشتید ما نه تقواى شما را داریم و نه قدرت شما را! به نظر شما جوانى مثل من تا کى مى‏تواند در مقابل وسوسه‏هاى شیطانى مقاومت کند! وقتى بیش از پنجاه، شصت درصد همکلاسان ما (که روزانه تا هشت یا نه ساعت وقت‏مان به صورت مشترک در کلاس درس و آزمایشگاه و محوطه دانشگاه مى‏گذرد) مبتلا به بى‏حجابى و رفتار زننده و آرایش محرک باشند و هر ثانیه بر آتش شهوت بنزین بپاشند کدام انسان عادى قادر به مقاومت خواهد بود که از من و امثال من توقع عفت و پاکدامنى و تقوا دارید! کجاى عقل و منطق و شریعت نوشته‏اند که هر لحظه به آتش شهوت دامن بزنید و بعد از جوان توقع پاکى داشته باشید! 

گاه بى‏گاه خبر سقوط برخی را در دام شهوت مى‏شنویم! و این یعنى حتى تاهل و سن بالا و آبروى اجتماعى هم نمى‏تواند همیشه در مقابل وسوسه‏هاى شهوت مقابله کند! پس چگونه من جوان مقاومت کنم! و تا کى! آیا امیدى به اصلاح هست؟ الان دو سال از حضور من در دانشگاه (که دولتى هم هست!) مى‏گذرد اما هر چه کرده‏ام نتوانستم معنویت قبل از دانشگاه را هم حفظ کنم! باور کنید شما هم اگر جاى من باشید و روزانه با صدها مدل رنگارنگ و شیطانى از بى‏حجابى در کوچه و خیابان و دانشگاه برخورد کنید بالاخره در یک مورد هم که شده تسلیم شیطان خواهید شد و به گناه تن خواهید داد!خواه گناه چشم باشد خواه گناه همکلامى با نامحرم و خواه...! 

در این میان اگر خیلى قدرتمند باشم و هنرمند، تمام فکر و ذهنم مشغول این است که چگونه از دامهاى شیطان فرار کنم! 

خدا وکیلى دیگر توان و نیرویى براى من و امثال من باقى نمى‏ماند تا به تولید علم فکر کنیم یا عدالتخواهى یا مقابله با مفاسد اقتصادى یا...! 

آقایان مسوولین! شمایى که احتمالا خود و اهل بیتتان همگى ملبس به زره پولادین تقوا هستید و اوضاع افتضاح فساد و بى‏حیایى فزاینده در مملکت و دانشگاهها دل و دامن پاکتان را آلوده نمى‏کند! فکرى به حال من و امثال من بکنید! 

من و امثال من آدمهایى هستیم معمولى که دوست داریم از خدایمان اطاعت کنیم! اما اگر روزانه در مقابل صدها وسوسه قرار بگیریم و فقط در یک یا دو مورد شکست بخوریم آنگاه دیگر پس از چهار سال حضور در دانشگاه دین و ایمانى برایمان باقى نخواهد ماند و شما هم در این گناه با ما شریک هستید! شمایى که ادعاى اصولگرایى مى‏کنید و با راى مردم و به امید اصلاح وضع مملکت به قدرت رسیده‏اید اما نسبت به هجوم روزافزون گناه و فساد به قلب و روح جوانان مملکت بى‏توجهید!شما که با بى‏خیالى و تساهل زمینه گناه و بى‏عفتى در دانشگاهها و کوى و برزن مملکت را فراهم آورده‏اید! شما که در مقابل ممنوعیت قلیان و تغییر ساعت بانکها واکنش نشان مى‏دهید اما در مقابل هتک روزانه حرمت احکام الهى چشم فرو مى‏بندید! خدا کند که توجیهات شما در قیامت به کارتان بیاید! وعده شما و من و امثال من در پل صراط!


 


منبع :http://hejaboehsas.blogfa.com

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 91 تیر 14 :: 12:54 صبح ::  نویسنده : محسن
 
اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیة‌الله هم بشوی نَفْس تو هم، آیة‌الله می‌شود آن‌وقت بیچاره می‌شود. همان‌طور که به دکتر می‌روی و دستور رژیم غذایی می‌گیری باید پیش استاد بروی و دستور اخلاق بگیری، باید استاد باشد که نزد او بروی که باد کبر و غرور تو را خالی کند.
 

پندهای ازآیت الله مجتهدی تهرانی

 

مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی در سخنانی اظهار داشته است: امام زین‌العابدین (ع) فرمودند: هر کس عالم و حکیمی نداشته باشد که او را ارشاد کند هلاک می‌شود. انسان باید در دو چیز استاد داشته باشد یکی اخلاقیات و دیگر عُرفیات.

 

اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیة‌الله هم بشوی نَفْس تو هم، آیة‌الله می‌شود آن‌وقت بیچاره می‌شود. 

 همان‌طور که به دکتر می‌روی و دستور رژیم غذایی می‌گیری باید پیش استاد بروی و دستور اخلاق بگیری، باید استاد باشد که نزد او بروی که باد کبر و غرور تو را خالی کند، فکر نکنی حالا که این کتاب‌ها را می‌خوانی به جایی رسیده‌‌ای و حتماً مورد تأیید امام زمان (عج) قرار گرفته‌ای.  

حضرت‌آیة‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) فرمودند:

 

وقتی شخصی طلبه می‌شود مانند انگور است که بر اثر جوشاندن نجس می‌شود و راه پاک شدن آن، ثٌلثان است، پس باید طلبه استاد اخلاق بگیرد و خود را تزکیه کند زیرا علم و دانش و مدرک آدمی را مغرور و متکبر می‌سازد و یک طلبه باید آن‌قدر تلاش کند و بجوشد تا دو سوم او یعنی صفات و اخلاقِ بد او بخار شود و از بین برود تا اینکه بتوان از او استفاده کرد.  

اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیة‌الله هم بشوی نَفْس تو هم، آیة‌الله می‌شود آن‌وقت بیچاره می‌شود. 

اما مواظب باش گرفتار نااهل نشوی، گرفتار این سیم وصلی‌ها نشوی، اگر کسی پیدا شد که دلش می‌خواهد همه بفهمند آدم خوبی است و فکر می‌کند سیمش وصل است، به او اعتماد مکن اگر کسی واقعاً سیمش وصل باشد به کسی نمی‌گوید.  

درس اخلاقی که شما را بی‌حال کند، چرتی کند، شل و ول کند و شما را از درستان بیندازد، درس اخلاق نیست. ما اگر قدری خوب بشویم و نیتمان را درست کنیم استاد خوب هم گیرمان می‌آید. 

 استاد اخلاق ما یکی حاج‌آقا حسین فاطمی (ره) بود که در قم شب‌های جمعه به درس اخلاق ایشان استفاده می‌کردیم و یکی هم جمعه‌ها به درس اخلاق حضرت آیة‌الله العظمی امام خمینی (ره) می‌رفتیم. 

 از جملاتی که از حضرت امام (ره) به یاد دارم این است که ایشان فرمودند: ما می‌توانیم با علم و اخلاق انسان واقعی بشویم ولی حیوانات نمی‌توانند پس باید در انسانیت بکوشیم.




موضوع مطلب :


دوشنبه 91 تیر 12 :: 1:20 عصر ::  نویسنده : محسن
مهمترین خصلت انگیزشی و تنها اصلی که علایق متنوع انسان را به یکدیگر پیوند می دهد، گرایش به نیاز جدید و بالاتر است که با ارضای نیازهای پائین تر، ظهور پیدا می کند.
 

بنیانگذار روانشناسی انسان گرایانه، آبراهام مازلو، به بیان یک نظریه پرداخته است که آنرا نظریه انگیزشی می نامند. گفته شده که این نظریه در بحث آموزش و پرورش، تاثیر بسیاری داشته است.

 نظریه مازلو مبنی بر ایناست که ارضای نیازها، مهم ترین اصل زیربنای رشد است. به نظر وی، مهمترین خصلت انگیزش و تنها اصلی که علایق متنوع انسان را به یکدیگر پیوند می دهد، گرایش به نیاز جدید و بالاتر است که با ارضای نیازهای پائین تر، ظهور پیدا می کند.

این بدان معناست که وقتی نیازهای اولیه انسان همچون نیاز به ایمنی، ارضا شد، نیازهای دیگر از قبیل نیروهای انگیزاننده، جایگزین آنها می شوند. چون انگیزه انسان از نیازهای او نشات می گیرند، انسان دررفتار خویش، به ارضای نیازهایش گرایش دارد.

 

به عقیده مازلو هفت حس اصلی به عنوان نیازهای اساسی در انسان می باشند که عبارتند از:

نیازهای جسمانی، ایمنی، تعلق خاطر و عشق، احترام، خودشکوفایی، درک کردن و زیبایی شناسی.

 

مازلو اینطور می گوید که چهار نیاز اولیه، نیازهای کمبودی هستند چون زمانی که در انسانها کمبودی به وجود می آید مثل کمبود غذا و یا کمبود احساس ایمنی و امنیت، احساس کمبود عشق و محبت و یا فقدان احترام، برانگیخته می شود تا نیاز خود را تامین کنند. مازلو سه نیاز بعدی را نیازهای وجودی می خواند و معتقد است که افراد وقتی برای ارضای این سه نیاز برانگیخته می شوند که به نیازهای کبودی شان، پاسخ گفته شده باشد. نکته مهم این است که نیازهای وجودی نه به دلیل کمبود، بلکه به علت علاقه ی اساسی انسان ها به خودشکوفایی، دانش و زیبایی برانگیخته می شوند.

به نظر می رسد در طرحی که توسط مازلو مطرح شده است، یک اصل اساسی وجو دارد و آن این است که به طور کلی نیازهای انسان، باید در مسیر خود حرکت کنند. آنچه مهم است اینکه در این فرایند به شکل سلسله مراتبی حرکت کنند. یعنی در هر مرحله همان نیاز باید تامین شود و این اتفاق باید زمانی رخ دهد که هنوز نیاز مرحله بعدی، برانگیخته نشده است. مثلا تا زمانی که نیاز به حس امنیت و ایمنی در انسان تامین نشود، نیاز به تامین احساس عشق و محبت ایجاد نمی شود.

این نظریه در اغلب موارد در رابطه با دانش آموزان به کار گرفته شده است. یعنی معلمان و مربیان مدرسه از دوران ابتدایی باید همه توان خود را به کار گیرند تا نیازهای کمبودی دانش آموزان را تامین کنند. چرا که این موجب می شود تا در دانش آموز، انگیزه درونی برای کسب دانش پدید آید. هرچند قدرت و توانایی معلمان دراین حد نیست که بتوانند نیازهای کمبودی دانش اموزان را در محیط خانه و خانواده، هم تامین کنند.محبتی که یک کودک نیاز دارد از جانب خانواده خود دریافت کند، هیچگاه در محیط مدرسه قابل تامین نیست.

آنچه مسلم است اینکه ریشه مشکلات اخلاقی و رفتاری در اغلب موارد به دوران کودکی و نوجوانی افراد مربوط می شود و اگر نیازهای افراد در این سنین به طور دقیق و مناسبی مورد توجه باشد و نسبت به تامین آنها، برنامه ریزی خاصی صورت گیرد، فرزندانی با شخصیت های معتدل و منطقی، خواهیم داشت

 

 


اما چنانچه محیط مدرسه و نحوه برخورد معلمان، مناسب و صحیح باشد، می تواند به نیازهای مربوط به کمبود دانش آموزان، تا حد زیادی پاسخ داده شود. آنچه مهم است توجه به این که چطور می توان نیازهای کمبودی کودکان را جبران کرد. نکته مهمتر این است که چرا این نیازهای کمبودی ایجاد می شوند و چه چیز را موجب می شوند؟

 

آنچه مهم است یافتن پاسخی مناسب برای این مسئله است. اینکه باید به تامین نیازهای کودکان پاسخ داد و نکته مهمتر، رعایت مراحل مختلف ایجاد و ارضای این نیازها می باشد. یعنی باید توجه داشت که نیازهای یک کودک در هر مرحله از رشد او، متفاوت است و باید به گونه ای خاص ارضا شود. این نکته بسیار مهم است و باید در درجه اول، مورد توجه والدین و در درجه دوم مورد توجه معلمان ومربیان مدرسه باشد. اگر توجه لازم نسبت به این مسئله وجود داشته باشد، مراحل رشد شخصیت کودکان به طور صحیح و شایسته ای جلو می رود و موجب می شود تا فرزندانی با اختلالات روحی و شخصیتی نداشته باشیم.

کودک

 

آنچه مسلم است اینکه ریشه مشکلات اخلاقی و رفتاری در اغلب موارد به دوران کودکی و نوجوانی افراد مربوط می شود و اگر نیازهای افراد در این سنین به طور دقیق و مناسبی مورد توجه باشد و نسبت به تامین آنها، برنامه ریزی خاصی صورت گیرد، فرزندانی با شخصیت های معتدل و منطقی، خواهیم داشت.

همانطور که مازلو(روانشناس)بیان کرده است باید نسبت به هفت نیاز و احساس اساسی خصوصا در کودکان، توجه کرد. در قدم اول توجه به نیازهای جسمانی کودک بسیار مهم است. کودک موجودی ناتوان است و نیاز دارد تا توجهی همه جانبه نسبت به او وجود داشته باشد. در مرحله بعد تامین احساس امنیت کودک بسیار مهم است. این احساس توسط والدین به کودک القا می شود و در مراحل بعدی توسط مربیان مدرسه تکمیل می شود. نیاز بعدی کودک، نیاز به تعلق خاطر داشتن و عشق و محبت است که برای کودکان امری حیاتی محسوب می شود. نیاز بعدی احترام است. نگه داشتن حرمت کودکان بسیار مهم است و آنها کاملا متوجه این موضوع می شوند. چنانچه این نیازها به درستی و به ترتیب در کودکان تامین شوند، نیاز های دیگری همچون خودشکوفایی، درک کردن و حس زیبایی شناسی در انها ظهور و بروز پیدا می کند. پس مراقب احساسات و نیازهای فرزندانمان باشیم.

  

  

پی نوشت:

نظریه های مازلو به نقل از کتاب "مادر اگر اینگونه می بود" نوشته راضیه محمد زاده می باشد.




موضوع مطلب :


دوشنبه 91 تیر 12 :: 12:57 عصر ::  نویسنده : محسن

شاید از خودتان س?ال کنید که ماهواره چه ربطی به مباحث قرآنی دارد؟!

خواهش می‌کنم اندکی تأمل بفرمایید. شما تا زمانی که این دستگاه را نداشته باشید امواج را دریافت نمی‌کنید. پس آنتن‌ها ، امواج رادیویی و تلویزیونی را برای ما قابل دریافت می‌کنند.

رحمت الهی هم بنابر احادیث متواتره همچون عطر و امواجی در هوا پیچیده و پراکنده است ؛ امواج قدرتمندی که دل‌های مستعد آن را بیشتر دریافت می‌کنند به شرطی که همچنان که ال ان بی در کانون دیش مستقر است روح و قلب های ما نیز با شرائطی رحمت الهی را بیشتر جذب می‌کند.

رحمت به معنای فضل، بخشیدن، رحم کردن می‌باشد این بزرگ‌ترین عاملی است که انسان این هیچ بی‌نهایت را از خدای رحمان رحیم، آنان بی‌نیاز مطلق مستفیض می‌کند.

 

صفت رحمانیت

صفت رحمانیت خداوند همه موجودات جهان را شامل می‌شود و خلقت تمام موجودات و کرات آسمانی و آسمان و زمین بر بنای رحمانیت خداوند استوار است.

خدای رحمان هیچ موجودی را فراموش نمی‌کند. چه کسی از سر رحمت به کرم خاکی که در اعماق زمین قرار دارد روزی می‌رساند و او را فراموش نمی‌کند؟!

چه کسی برای دارکوب نوک تیز و بلندی قرار می‌دهد تا در لایه‌های زیرین پوسته درخت تنومند غذای خود را جستجو کند ؟!چه کسی به نوزادی که متولد شده راه مکیدن سینه مادر را می‌آموزد تا گرسنه نماند؟! تنها صفتی را که در کل قرآن کریم خداوند بر خود واجب کرده است رحمت است. درحالی‌که در هیچ یک از آیات قرآن و روایات اسلامی عذاب بر بندگان بر خداوند مفروض نگشته است.

قُل لِلّهِ کَتَبَ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ

خداست که رحمت را بر خویشتن واجب گردانیده است . (انعام/ آیه 12)

از روایات پیشوایان معصوم (علیهم السلام) استفاده می‌شود که برای جلب رحمت پروردگار دو راه وجود دارد: عمل و دعا. اهل عمل از راه عدل وارد خوان رحمت خداوند می‌شوند و به پاداش خود می‌رسند اما اهل دعا و س?ال از راه فضل وارد می‌شوند و مشمول رحمت الهی می‌گردند

آیا رحمت خداوند شامل همه موجودات می‌شود؟

رحمت الهی شامل همه موجودات می‌گردد. میلیاردها میلیارد موجود زنده‌ای که از ازل تا ابد مخلوق و ریزه خور خوان نعمت او هستند هیچ گاه محروم از رحمت الهی نمی‌باشند. منتهی مسئله مهم اینست که مشمول شدن به این صفت الهی بستگی به اعمال و رفتار انسان‌ها دارد. گروهی به صفت رحمانیت خداوند نزدیک‌ترند پس بیشتر مورد لطف و رحمت الهی قرار می‌گیرند؛ و گروهی با اعمال خویش دور از رحمت الهی قرار می‌گیرند.

رحمت

 


جلب رحمت الهی

روزی مردی در جاده مشغول تعمیر اتومبیل خود بود که ناگهان ماهیگیری که پشت سرهم ماهی می‌گرفت توجه او را به خود جلب کرد. مرد متوجه شد که ماهیگیر ماهی‌های کوچک را نگه می‌دارد و ماهی‌های بزرگ را در آب می‌اندازد بالاخره کنجکاوی به او غالب شد. از ماهی‌گیر پرسید که چرا ماهی‌های کوچک را نگه می‌داری و ماهی‌های بزرگ را در آب می‌اندازی ؟ مرد ماهیگیر پاسخ داد : واقعاً دلم نمی‌خواهد چنین کاری کنم ولی چاره‌ای ندارم زیرا ماهی‌تابه‌ی من کوچک است.

آری عده‌ای از ما انسان‌ها دوست داریم رحمت الهی را جلب نماییم اما با اعمال و رفتار خودمان مانع رحمت الهی می‌شویم. اگر فنجانی زیر باران نگاه دارید به اندازه همان فنجان به شما از نعمت باران خواهد رسید  ، این در حالی است که اگر کاسه‌ی بزرگی نگاه دارید به همان اندازه در آن آب جمع می‌شود. کمی با خود بیاندیشیم چه ظرفی در زیر باران رحمت الهی قرار داده‌ایم ؟!

از روایات پیشوایان معصوم (علیهم السلام) استفاده می‌شود که برای جلب رحمت پروردگار دو راه وجود دارد: عمل و دعا. اهل عمل از راه عدل وارد خوان رحمت خداوند می‌شوند و به پاداش خود می‌رسند اما اهل دعا و س?ال از راه فضل وارد می‌شوند و مشمول رحمت الهی می‌گردند.

 

از رحمت الهی ناامید نگردید

ناامیدی از رحمت الهی درهای رحمت را می‌بندد و چند قفل محکم بر روی آن می‌زند ، زیرا تنها کافران از رحمت الهی مأیوس هستند.

هر چقدر امیدوارتر باشید بهره‌مندتر خواهید بود؛ زیرا از ویژگی‌هایی که انسان را به رحمت خداوند نزدیک می‌کند. امیدواری به فضل و عنایات حق تعالی است.

از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نقل شده است که فرمودند: شخصی را روز قیامت داخل آتشی می‌اندازند و پیوسته صدا می‌زند یا حنان و یا منان. خدا به جبرئیل می‌گوید. برو آن بنده‌ام را بیاور. جبرئیل او را می‌آورد. خدا می‌فرماید: جایگاهت را چگونه یافتی؟ 

پاسخ می دهد : بدترین مکان‌ها بود. خدا می‌فرماید: او را به همان جا برگردانید. چند قدمی می‌رود به پشت سرش نگاه می‌کند. خدا می‌فرماید: به چه چیزی می‌نگری؟ آن بنده می‌گوید: من امیدوار بودم که دیگر من را به آن جایگاه باز نگردانی. خداوند خطاب می‌کند که او را به سوی بهشت ببرند. «مهجة البیضاء/ج 7/ ص 254»

 

دعا

 


رحم کن تا مورد رحمت قرار بگیری

مسئله بسیار مهم دیگر اینکه هر جایی که به زیردستان خود، یا اطرافیان، پدر و مادر، فرزند، همسر خانواده، و یا هر کس دیگر رحم کردی خداوند شما را مورد رحمت قرار می‌دهد.

پس ارحم، ترحم

  

بسیار دعا کنید

ابن فهد حلی از کتاب دعای محمدحسن صفار نقل می‌کند :

رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: باید از خدا بخواهید تا به شما عطا کند. چه آنکه خداوند بندگانی دارد که عمل می‌کنند و خدا اجرشان را می‌دهد و بندگان دیگری دارد که با صدق و اخلاص از او تقاضا می‌کنند پس خدا به آن‌ها نیز عطا می‌کند و سرانجام همه را در بهشت قرار می‌دهد.

پس صاحبان عمل می‌گویند پروردگارا ما را که مورد لطف قرار دادی نتیجه اعمال خوب ما بوده است اما این دسته از چه راه این درجه از کرامت و عطا رسیده‌اند؟

خداوند می‌فرماید: بندگان من شما کار خوب کرده و مزد خود را بی کم و کاست گرفته‌اید. اما اینان به گدایی در خانه من آمده‌اند و دست مسألت به سوی من دراز کرده‌اند. پس به ایشان نیز عطا کرم و آن فضل من است که به هر که خواهم می‌دهم.

خداوند رحمتش را به همه ارزانی می‌ کند اما آنان که به دیگران رحم می‌کنند، دعای بسیار می‌کنند و به خداوند امیدوار هستند ، بهره بیشتری دارند. نامه‌های شبانه‌ی لحظه زیبای اذان صبح، وقت سحر، اوقات خوشی است تا عاشقانش فقیرانه و عاجزانه از او تمنای رحمت الهی داشته باشند

فوائد رحمت الهی

خداوند رحمان گناهان انسان را می‌بخشد.

قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ

بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است .«آل عمران-31»

دعای بندگان را مستجاب می‌سازد. «ادعونی استحب لکم»

راه‌های هدایت را از طریق رحمت می‌گشاید.

وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلاَّ قَلِیلًا

اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلماً جز [شمار] اندکی از شیطان پیروی می‌کردید.«سوره نساء/ آیه 83»

از صدمات و آسیب بندگان را حفظ می‌کند.

فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ - پس خدا بهترین نگهبان است و اوست مهربان‌ترین مهربانان .«یوسف – 64»

 

زمان نزول رحمت

رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: در رحمت الهی در چهار وقت باز می‌شود :

الف هنگام نزول باران.

ب وقتی فرزندی از راه محبت به سیمای پدرش می‌نگرد.

ج زمانی که درب کعبه گشوده می‌شود.

د هنگام ازدواج و نکاح (مستدرک الوسایل/ ج 14/ ص 152)

 

نکته پایانی :

خداوند رحمتش را به همه ارزانی می‌ کند اما آنان که به دیگران رحم می‌کنند، دعای بسیار می‌کنند و به خداوند امیدوار هستند ، بهره بیشتری دارند.

نامه‌های شبانه‌ی لحظه زیبای اذان صبح، وقت سحر، اوقات خوشی است تا عاشقانش فقیرانه و عاجزانه از او تمنای رحمت الهی داشته باشند.

خدایا به ما رحم کن چرا که تو رحمان و رحیمی.

 

منابع :

تفسیر نمونه –آیة الله مکارم شیرازی

تفسیر المیزان – علامه محمد حسین طباطبایی




موضوع مطلب :


دوشنبه 91 تیر 12 :: 12:41 عصر ::  نویسنده : محسن
<   1   2   3   >   
درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 64
بازدید دیروز: 46
کل بازدیدها: 384890