جوانه های امید
اینجا قرار گاه است...
قرارگاه فرهنگ و اندیشه
قرارگاه رشد و پویایی
قرارگاه افسران جنگ نرم
قرارگاه بصیرت و بیداری...
شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به ? هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند.
مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا، کریسمس (مراسم میلاد مسیح) را ?? دسامبر قرار دادند که چهار روز و در سال های کبیسه سه روز بیشتر از یلدا (شب ?? دسامبر) فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار می شده اند. آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.
پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خور روز و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می کشیدند که نمی خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد. هرمان هیرت، زبان شناس بزرگ آلمان که گرامر تطبیقی زبان های آریایی را نوشته است که پارسی از جمله این زبان ها است نظر داده که دی- به معنای روز- به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه تولد دوباره خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک زبان گرمانیک (خانواده زبانهای آلمانی) و از خانواده بزرگ تر زبان های آریایی (آرین) است. هرمان هیرت در آستانه دی گان به دنیا آمده بود و به زادروز خود که مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می کرد.
فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:
که ما را ز دین بهی ننگ نیست به گیتی، به از دین هوشنگ نیست همه راه داد است و آیین مهر نظر کردن اندر شمار سپهر
آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به به کارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به کار رفته است. یلدا- همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله (?? روز مانده به جشن سده، شب سیاه و سرد) استفاده می شود?
خور روز (دی گان)- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود. موضوع مطلب : 6ـ سلب مقاومت در برابر امور شهوانی حضور زیاد و یا همیشگی فرد در صحنه های شهوت انگیز ، او را در یک حالت نیاز ، میل و کشش دائم به امور شهوانی نگه می دارد و این احتیاج روحی « قدرت مقاومت » را از شخص سلب می کند این گونه افراد زود به دام شیطان و شیطان صفتان می افتند ، به عبارت دیگر: این گونه افراد از آنجا که درونشان به واسطه محیط آلوده ، دائما در حال تغذیه فاسد و پر شدن از میل و حرص شدید می باشد ، عملشان در بیرون به صورت حرکت و تلاش برای ارضای امیال و کم کردن فشار درونی است. در واقع هر مقدار شدّت حرص و نیاز درونی بیشتر باشد ، مقاومت شخصی در خارج کمتر است. اصولا حرص و میل شدید با ادب ، احترام به حقوق دیگران ، حیا و خویشتن داری سازگاری ندارد. به فرموده امام علی « علیه السلام»: شخص حریص حیایی ندارد
7ـ عمومی کردن بی حجابی و فساد ، هدف « سیاسی » دشمنان اسلام استکبار جهانی به ویژه آمریکا یک برنامه عمومی برای فاسد کردن همه دنیا دارند تا آنها را گرفتار خودشان کنند. از این رو در صدد به وجود آمدن « فقر درونی » برای زن است تا نیازهای « کاذب » را در درون او ایجاد کند و نیازهای اصیل در ذهن او مخدوش شود از این رو دامی از دامهای فریب را بر گردن زن نهند تا اگر خود نیامد ، او را به قربانگاه بکشانند و خود به اهداف سیاسی برسند و آن اینکه گفته اند : فحشا را زیاد کنید تا خیالتان از ناحیه مردم راحت شود در صورتی که اسلام بهره گیری از ارتباط جنسی را فقط در حوزه ازدواج رسمی جایز دانسته است. استکبار جهانی نه تنها دوست دارند میان کشورهای اسلامی از طریق ماهواره ها ومزدوران خود ، مجلات ، فیلم ، روابط جنسی و فحشا را به صورت عادی جلوه دهند بلکه ، روابط غیر شرعی دختران وپسران را به عنوان یک ضرورت اجتماعی رواج دهند
8ـ زن به عنوان کالایی برای سرمایه داران غرب جنسیت و اختلاف جنس زن و مرد که در فرهنگ های دینی ، آیه و نشانه ی لطف و حکمت خداوند است ، مایه ی گرمی بازار و رونق دکان اقتصادِ سرمایه داری می شود. آنچه در فرهنگ معنوی اسلام مایه ی سکون و آرامش دانسته شده است « لتسکنوا الیها » ، در دست انسانِ دور از معنویت ، وسیله ای برای برافروختن هر چه بیشتر تنور خواهش های نفسانی می شود. زن در این جامعه که محکوم چنین نظام اقتصادی است فقط جسم است و تن او وسیله ای است که باید مصرف شود و چونان طعمه ای برای گرمی بازار سرمایه داری است ، که در مسلخ پول قربانی می شود در نتیجه عشق ، آن لطیفه ی معنوی ، که آکنده از راز و رمز بود جای خود را به « سکس » در خدمت « اقتصاد » قرار گرفت و گرداننده هزار بازار مصرف شد
9ـ ضربه به مسؤلیتهای اجتماعی پر واضح است که وقتی جامعه ، پاکی و سلامت خود را از دست داد و انگیزه ها ومحرک های شهوت جنسی در آن به وفور یافت شد ، استعدادهایی که باید صرف تعلیم و تعلم ، سازندگی تولید و تحقیق و معنویت شود همه متوجه خودآرایی ، شهوت رانی و تفاخر نسبت به یکدیگر خواهد شد
10ـ حجاب نشانه تمدن وفرهنگ یک ملت بطور کلی نوع پوشش و لباس بیانگر اعتقادات و بینش و نگرش و جهان بینی افراد بشر بوده و به عبارتی دیگر لباس هر انسانی همچون پرچمی است که ملیت و مذهب و سنت و فرهنگ او را مشخص می کند. جوامع مختلف متناسب با بینش و نگرشی که نسبت به هستی دارند و ارزشی را که برای زندگی قائلند ، سبک واسلوب خاصی برای پوشیدن انتخاب می کنند. هر تمدنی رابطه مستقیمی با تعریف و معنای انسان ، در آن تمدن دارد. در تمدن غرب که از معنویات و دین خالی است انسان نوعی حیوان محسوب می شود و بدیهی است که هدف نهایی در این جهان بینی « لذت طلبی » است و یکی از چیزهایی که می تواند به انسان لذت ببخشد تن و جسم انسان است. ولی در بینش اسلامی وتمدن های شرقی ، انسان تنها در تن خلاصه نشده بلکه به مراتب والاتر از آن است. در چنین جهان بینی انسان یک موجود « خداگونه » است که هدفش تنها لذت طلبی نبوده بلکه کمال خواهی معنوی است
نتیجه گیری حجاب فقط مربوط به بعد فردی نیست که ، فردی بگوید این حریم شخصی من و مربوط به من است و هر گونه که بخواهم می توانم در جامعه ظاهر شوم. حجاب از بطن نیاز اجتماع برخواسته و شکل ظاهر شدن هر فرد ، در سرنوشت همه ی افراد ، تاثیرگذار است و آن به کشتی ای ماند که ، هر فردی بخواهد جای خود را سوراخ کند و بگوید ، این حریم شخصی من است و به دیگران ربطی ندارد ، در این صورت اگر دیگران جلوی او را نگیرند باعث غرق شدن کل افراد داخل کشتی خواهند شد. بی حجاب ویروس « گناه» را در جامعه منتشر می کند. از این رو هم مسئول گناه خود و هم گمراهی دیگران است. « رَبّنَا ظَلَمنَا أَنفُسَنَا وَ إِن لَم تَغفِرلَنَا وَ تَرحَمنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الخَاسِرِینَ » « ای پروردگار ما! ما بر خویشتن ستم کردیم و اگر بر ما نبخشایی و به ما رحم نکنی ، بی شک از زیانکاران خواهیم شد » ( اعراف / 23 )
منابع 1ـ حجاب از دیدگاه قرآن وسنت ، فتحیه فتاحی زاده ، موسسه بوستان کتاب ، چاپ چهارم 1373 ، قم . 2ـ فرشتگان زمین ، عباس رحیمی ، موسسه فرهنگی انتشاراتی جمال ، چاپ پنجم 1387. 3ـ حیات زن در اندیشه اسلامی ، دکتر علی قائمی ، چاپ اول ، پائیز 1373. 4ـ حریم عفاف ، حسین رشیدی ، انتشارات را زبان ، چاپ بیست وسوم ، 1385 ، قم . 5ـ دُرّ و صدف ، محمد شجاعی ، نشر محیی ، چاپ ششم ، پائیز 1386. 6ـ پاسخ به پرسشهای دینی ، سید محمد باقر موسوی همدانی ، ج2 ، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ ششم ، زمستان 1382. 7ـ معراج السعادة ، ملا احمد نراقی ، انتشارات جاویدان. 8ـ برهنگی فرهنگی وفرهنگ برهنگی ، غلامعلی حدّاد عادل ، انتشارات صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران ، چاپ اول 1359 ، تهران. 9ـ مساله حجاب ، مطهری ، انتشارات صدرا ، چاپ هفتاد و چهارم ، اسفند 1386 ، تهران ، قم. 10ـ سوره نور شعاع عفّت ، ابوالفضل بهرام پور ، انتشارات: آوای قرآن ، چاپ هفتم 1385 تهران. 11ـ عوامل فساد وبد حجابی ، احمد رزاقی ، مرکز نشر سازمان تبلیغات اسلامی ، چاپ دوم ، زمستان 1367 ، تهران. موضوع مطلب : حجاب نمونه هایی از مصادیق حجاب در اجتماع عبارتند از:
1ـ تزلزل خانواده ها وافزایش طلاق تزلزل خانواده ها یکی از آثار جلوه گری زنان است کشاندن مسائل جنسی از محیط خانواده به جامعه ، یک ظلم فاحش و غیر قابل جبران اجتماعی است که ، خانواده را متزلزل می سازد. افزایش میزان طلاق از یکسو و گسترش فساد بیماریهای روانی و اخلاقی ، ازدیاد جرائم گوناگون جنسی ، جنایتی ، افزایش مراکز فساد و .... تمامی فعالیتهای فساد را بدنبال خواهد داشت. بی حجابی ریشه درخت خانواده را می خشکاند واصلا خانواده دیگر جاذبه ای ندارد. اگر با نگاه عمیق ، وضع خانواده هایی را که متلاشی شده اند را مورد مطالعه قرار دهیم بآسانی در می یابیم که ، عمده ترین عامل آن ضعف اصول اخلاقی است. در همه مرامهای اجتماعی جهان ، این نتیجه حاصل شده که خانواده باید محفوظ و محترم بماند ، که ثمره اش ، دلبستگی و وفادارداری به یکدیگر می باشد. اما در جامعه ای که برهنگی بر آن حاکم است هر زن ومردی مواره در حال مقایسه است ، مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد و این است که ، این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر دامن می زند و ریشه خانواده را می سوزاند بنابراین جلوگیری از معاشرتهای آزاد صرفا بخاطر اطمینان مرد نسبت به نسل نیست ـ همانطور که برخی ها فکر می کنند ـ بلکه برای ایجاد پاکترین و صمیمی ترین عواطف زوجین از هر گونه استمتاع از غیر است که ، مرد چشم به زن دیگر نداشته باشد و زن در صدد تحریک و جلب توجه کسی جز شوهر خود نباشد
2ـ بی میلی به ازدواج
غریزه جنسی یکی از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است علت اینکه جوانانِ امروز از ازدواج گریزانند وبه ازدواج و تشکیل خانواده رغبت پیدا نمی کنند ، این است که ، ازدواج را موجب « محدودیت » و « مخالف آزادی » می دانند و به هر عناوینی از زیر بار آن شانه خالی می کنند و حال آنکه در قدیم یکی از شیرین ترین آرزوهای جوانان ازدواج بود. ازدواج در قدیم پس از یک دوران انتظار و آرزومندی انجام می گرفت و به همین دلیل زوجین ، یکدیگر را عامل نیکبختی و سعادت خود می دانستند ، ولی امروز کامجوییهای جنسی در غیر کادر ازدواج به حد اعلی فراهم است و دلیلی برای آن اشتیاقها وجود ندارد. تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می کند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی ، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت ، و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است
3ـ ازدواج وتربیت فرزندان مادران در جامعه صدفهایی هستند که در خود گوهرهای گران بهایی می پرورند ، یعنی فرزندانی بار می آورند که روح و روانی چون روح و روان مادر دارند. هر قدر یک زن عفت و تقوای بیشتری داشته باشد ، فرزندی که از او متولد می شود واقع بین تر خواهد شد همچنانکه هر قدر هواپرست تر باشد فرزند او نیز هواپرس تر خواهد شد و کمتر می تواند واقعیتهای زندگی را درک کند. در روایات نیز اشاره ی بسیاری به این موضوع شده ، از آن جمله روایتی است به این مضمون که : « وقتی ملائکه صورتگر ونویسندگان سرنوشت جنین می خواهند سرنوشت او را بنویسند از خدای تعالی می پرسند چه بنویسیم؟ خطاب می رسد:: لوحی پیشانی مادر اوست آن را بخوانید وهر چه در آن بود برای کودک نیز بنویسید و برای مشّیت من نیز جایی بگذارید
4ـ برانگیختن شهوت نگاه پنجره ای است که چون بی حساب و بدون مرز گشوده شود ، آتش شهوت و هیجان را بر خواهد افروخت. نگاههای آلوده زمینه ساز آزها و ایجاد کششها هستند. نگاههای آلوده جز فحشاء و سیاهی دل نخواهد بود خداوند متعال می فرماید : « قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم .... قل للمومنات یغضضن من ابصارهنّ...» نگاه راهبر دل ، دام شیطان ، بذر شهوت و رویشگاه فتق و فجور است. هرزگی چشم دل را خواهد لرزاند و« آرامش » و « مقاومت » را از آن خواهد گرفت ، و فتنه ها بر خواهد آورد. در صورتی که فرمان عظیم و زندگی ساز خداوند « غضّ بصر » چون عمل شود ، زمینه های فساد زودوده خواهد شد و دل آرام خواهد گرفت تحقیقات علمی در فیزیولوژی و روانشناسی در باب تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد پابت کرده است که مردان نسبت به محرکهای چشمی شهوت انگیز حساستر از زنانند و برعکس زنان در مقابل محرکهای لمسی حساسیت بیشتری دارند و لذا اینگونه هست که نوع پوشش زن ومرد در اسلام ، با هم متفاوت است
5ـ بلوغ زودرس جوانان هنگامی که خانم ها با جلوه گری یا بی حجابی در برابر نوجوانان ظاهر می شوند ، دورن آنها تحریک می شود و زودتر از زمان طبیعی به مرحله بلوغ جنسی می رسند این گونه بالغ شدن نوجوانان پسر ، همانند رسیدن میوه نارسی است که به تدریج و در شرایط طبیعی به طعم و رنگ نرسیده باشد بلکه با حرارت بیش از حد و در زمانی کوتاه تر از زمان لازم و معمول برسد واین امر به طور مسلم از یک سری کاستی ها و نواقص برخوردار است و نوجوانانی که زودتر به بلوغ می رسند ، بلوغ نارس و زود رس آنان سبب بروز اختلال در وجود آنان می گردد و تنها عامل این ضایعه ، زنان و دختران خود نما هستند موضوع مطلب : حجاب ـ احساس بی هویتی و پوچی در سایه بی حجابی ( بی حجابی یک نیاز کاذب ) برخی دختران وزنان جامعه ، جلوه گری و جلب توجه دیگران را به عنوان یکی از مسائل اخلاقی خود پذیرفته اند یعنی به نگاه دیگران معتاد شده اند اما زمانی نخواهد گذشت که جوانی و زیبایی و جاذبه های آن ها به تدریج غروب خواهد کرد ، بنابراین توجه به نگاه دیگران قطع خواهد شد ، در این جا است که چنین زنانی خود را غریب و تنها احساس می کنند این سرنوشت زنی است که خودنمایی را به عنوان یکی از نیازهای کاذب اخلاقی خود مورد توجه قرار می دهند ولی حجاب ، خود باوری و من بودن را در زن زنده می کند
8ـ حجاب کمال انسان و بی حجابی سقوط شخصیت اسلام برخلاف غرب وغرب زدگان که کمالات زن را به جلوه گری و خودنمایی در انظار عمومی می داند ، منزلت زن را مربوط به جنبه های بدنی و جسمی او نمی داند ، بلکه آن منزلت را مربوط به روح الهی او می داند ، و به خاطر حفظ همین ارزش والاست که با قانون حجاب و احکام دیگر روابط بین او و مردان محدودیت ایجاد کرده است زیرا چنان که گفتیم اگر کمالات زن را فقط محدود به کمالات ظاهری می دانستیم پرداختن به این ظاهر آن قدر انسان را مشغول می کند که او فرصت شکوفایی استعدادهای دیگر را هرگز نخواهد یافت و راه ترقی و تکامل بر او بسته خواهد شد و لذا زن یا مردی که از حجاب می گریزد در واقع خردِ واقعی و آن استعدادها را اسیر کرده و از حرکت به سوی کمال حقیقی عاجز و ناتوان است
9ـ جلب محبت خدا در سایه ی حجاب همانطور که نافرمانی خداوند موجب محرومیت انسان از سعادت و نیز موجب عذاب الهی است ، اطاعت از فرمان او موجب جلب محبت الهی است. چه شرافتی برای انسان بالاتر از اینکه مورد رضایت و محبت خداوند باشد و چه ننگ و ذلتی بدتر از آن که دچار غضب الهی باشد
10ـ خسران ابدی وقتی در دنیا آدمی اسیر شهوت و وساوس شیطانی شود قهرا حیات اخرویش نیز تباه می شود و دچار خسارتی جبران ناپذیر خواهد شد. امام صادق « علیه السلام» می فرماید: « النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم نظرة أورثت حسرة طویلة » نگاه کردن تیری است زهر آلود از ناحیه شیطان » « چه بسیارنر نگاههایی که بعدها حسرت ها و تأسفهای طولانی بدنبال خود آورده اند
11ـ کبر و غرور وآن اینست که آدمی خود را بالاتر از دیگران ببیند در کبر پای غیر در میان است و خود را برتر می بیند و این کبر صفتی است در نفس باطن و از برای این صفت در ظاهر آثار وثمراتش چند است و اظهار آن آثار را تکبر گویند و آن آثار یست که باعث حقیر شمردن دیگری و برتری بر آن می گردد ، چون مضایقه داشتن از همنشینی با او یا امتناع در پهلو نشستن با او یا رفاقت او .... و امثال اینها از جمله آثار کبر است . کبر از اعظم صفات رذیله و آفت آن بسیار است بی حجابی ممکن است صفت کبر را به همراه داشته باشد. کسی که بی حجاب است تمام تلاشش اینست که برتر و زیبا تر از دیگران باشد و لذا تن خود را تزئین می کند حس برتربینی و تکبر به او دست می دهد خداوند متعال می فرماید : « انّ الله لا یحب المتکبّرین » « بدرستیکه خداوند دوست ندارد تکبر کندگان را و باز می فر ماید: « فادخلوا ابواب جهنم خالدین فیها فبئس مثوی المتکبرین » « یعنی داخل شوید در درهای جهنّم در حالی که مخلد خواهید بود همیشه پس بدمقامی است مقام تکبر کنندگان ».
12ـ « حجاب » زن حافظ « آزادی » اوست پایبندی به دین ، ثمره اش « آزادی » همه ی ارزشهای انسان ، از اسارت کورانها و طغیانهای درونی است. آخر اگر ارزش برای من و تو تنها آزادی در بهره های مادّی بود ، این اعتراض شما وارد بود ، لیکن غیر از این ارزش ، ما ارزشهای دیگر نیز داریم و آن « آزادی عقل » ما ، از گرد و غبارهایی است که باد شهوت و یا غضب و یا طمع و یا رذایل دیگر در درون ما بلند می کند. همه ی کوشش انبیاء و اولیاء و علما ، حفظ همین آزادی در تعقّل و تفّکر است. انسان وقتی می تواند این آزادی را حفظ کند که همه ی انگیزه های درونی خود را هدایت و محدود کند و این حاصل نمی شود جز با « انقلاب درونی » و پایبندی به « دین » تا انسانی « آزاد » باشد موضوع مطلب : حجاب لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است در قرآن کریم درباره ی این موضوع تاکید شده است. اسلام آن زنی را مهم می شناسد که ، دارای عفت و پرهیزگاری بوده و از رذائل و مفاسد پیراسته باشد مصداق این کلام در سوره احزاب آیه ی 35 آمده که می فرماید: « الحافظین فروجهم و الحافظات...».از مسائل مهمی که در باب حجاب مطرح است اینکه آیا احکام پوشش از مختصات فردی است یعنی ضرر و زیان آن مربوط به شخص است مثل خوردن شراب ، یا نه علاوه ، بر نیاز فردی ، برخاسته از یک نیاز اجتماعی نیز هست که پیامدهای سوء آن به جامعه هم بر می گردد این ها مسائلی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد و لذا آن را در دو حیطه ی فردی و اجتماعی آورده ایم.
نیاز فردی به حجاب 1ـ ارزش و کرامت زن در سایه حجاب اسلام برای زن پوشش وحجاب می خواهد بدان خاطر که ، برای او حرمت قائل است. خود آرائی عرضه او را در جامعه نمی پذیرد ، زیرا که مشتریان او افراد بی قید وهرزه اند نه افرادی شریف و پاک و طبیعی بنابراین اسلام زن را همچون گنجینه ای از گوهرهای گرانقدر بحساب می آورد. از این رو برای او ستر وپوشش معین کرد تا دزدان شرف با مشاهده او به وسوسه نیفتند و برای فریب او دام نگسترانند تا تمتعات و التذاذات او آزاد ورایگان نباشد خداوند در سوره تحریم آیه 12 می فرماید: « و مریم ابنت عمران التّی أحصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنّا و صدقّت بکلمات ربّها وکتبه و کانت من القانتین » « و همچنین به مریم دختر عمران مثل زده که دامان خود را پاک نگه داشته و ما از روح خود در او دمیدیم ، او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد واز مطیعان فرمان خدا بود » شاید اینهمه ستایش از عفت ایشان سی و چند بار نام بردن از وی بخاطر رفتار ناپسندی باشد که یهودیان نسبت به آن بانو روا داشته و تهمتی بود که به ایشان می زدند 2ـ نگاه انسانی نه حیوانی در سایه حجاب در سایه بی حجابی زن به صورت حیوانی درآمده که باید از جنسیت او ، بی هیچ قید وشرط و حدّ و مرزی بهره گرفت این حیوان که افسارش به دست دنیا داران حریص است. این افسار ، همان نگاه مردان است که آنان را غافل از همه چیز ، برده وار به دنبال زنان می کشد و کار به جایی می رسد که اگر زن بسته به آن است که او را نگاه کنند ، مرد نیز برای آن زنده است که زن را نگاه کند
3ـ مصونیت و آرامش زن هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار وپرچین کشیده است. چون باغ بی دیوار از آسیب مصون نیست ومیوه ومحصولی برای باغبان نمی ماند. هیچ کس هم با نام « آزادی » دیوار خانه خود را بر نمی دارد وشبها در حیاطش را باز نمی گذارد . چون خطر رخنه دزد جدی است حجاب برای زن یک دژ است ، یک سنگر و حریم است. او را از خطرات و آسیبها حفظ می کند جایگاهی است که زن وجود و شخصیت خود را در آن سامان می بخشد. اصولا پیکر زن عریان جلب کننده وبی حفاظ است اگر در حصار پوشش قرار نگیرد در معرض آسیب ها قرار خواهد گرفت حجاب برای او امنیت پدید می آورد
4ـ حجاب مخالفت با هوای نفسانی است « هوی » به معنای میل نفس به شهوت و خواسته ماست یکی از معانی « هوی » « افتادن وسقوط کردن » است. در آیات شریفه اشاره دارد به این که پیروی از هوای نفس ، بندگی آن محسوب می شود و موجب گمراهی از راه خدا می شود خداوند در قرآن می فرماید : « أفرأیت من اتّخذ الهه هواه
5ـ چشم چرایی یک بیماری است کلیه روانشناسان چشم چرانی را یک نوع بیماری و انحراف قلمداد می کنند و می گویند در هر کس به وجود آید ، قابل توقف نیست بلکه هر لحظه در حال ترقی وافزونی است اما اثرات جسمی و روانی چشم چرانی از نظر روانپزشکان عبارتند از : 1ـ دشواری تنفس 2ـ درد در اطراف قلب 3ـ بالا رفتن تپش قلب 4ـ ضعف و خستگی و کوفتگی عمومی 5ـ درد و مالش معده 6ـ سردرد 7ـ هراس و دلهره از خطرات غیر قابل توصیف 8ـ بی قراری و ناآرامی 9ـ کم اشتهایی 10ـ خستگی فکری و دماغی
6ـ بی غیرتی از نشانه های بی حجابی و آن کوتاهی و اعمال کردن است در ، محافظت آنچه نگاهبانی آن لازم است ، از دین و اولاد و اموال و اینمرض از مهلکات عظیمه و صفات خثبیه است و بسا باشد که به بد یوثی منجر می شود . انسان مسلمان در جامعه اسلامی حیثیتی شخصیتی دارد و حیثیتی مکتبی و اسلامی ، ناموس شخصی دارد و ناموس اسلامی و مکتبی . انسان مؤمن ناهنجاری اجتماعی را به همان سان که بر زن و ناموس خود بر نمی تابد و حیثیت ربایی زن وفرزند خود را تحمل نمی کند این را درباره زن مسلمان نیز نباید تحمل کند مردان موظفند که در مقابل بی مبالاتی ها ، مرز شکنی ها و حرمت زدائیها بایستند و خود هرگز به شکستن مرزها نزدیک نشوند و زمینه های حرمت شکنی از ناموس اسلامی را فراهم نیاورند. کسی که غیرتمند است چگونه حاضر می شود که این حریم را بشکند وعفت عمومی را لکه دار کند انسان غیور هرگز اجازه نمی دهد ناموس او منافی عفت کند و خود او هم به حریم دیگران تجاوز نمی کند. روشن است که غیرت از جمله « ضمانتهای اجرایی » است و بیحجابی در یک جامعه نشانه شکستن غیرت فرد واجتماع است. بقیه در پستهای بعدی موضوع مطلب : حجاب اصلا حسین (ع) جنس غمش فرق می کند این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند اینجا گدا همیشه طلبکار می شود اینجا که آمدی کرمش فرق می کند شاعر شدم برای سرودن برایشان این خانواده محتشمش فرق می کند صد مرده زنده می شود با ذکر یاحسین عیسای این خانواده دمش فرق می کند. موضوع مطلب :
موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 145
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 390538
|
||