سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

 




موضوع مطلب :


پنج شنبه 90 دی 29 :: 1:10 صبح ::  نویسنده : محسن

تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.

 

می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.

بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.


می گوید: رفتار تو مثل یک بچه کوچک است...

بگو: اتفاقا رفتار من مثل آدم های باتجربه است. به اطرافت نگاه کن ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه چقدر جوان ها را بدبخت کرده است.


می گوید: تو کنجکاو نیستی. فکر می کنی به یک بار تجربه کردن نمی ارزد.

بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم؛ اما معنایشا ین نیست که بخواهم خودم قربانی بشوم، یا موش آزمایشگاهی باشم. هرچه باشد، امکان صدمه دیدن من هست؛ پس نمی ارزد.


می گوید: همه این کار را می کنند.

بگو: اولا خیلی ها خویشتن دار هستند، ثانیا بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام سرشکسته و متأسف می شوند و ثالثا من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من صحیح است.


می گوید: برای اینکه دوستت داشته باشند، باید بیشتر جلو بروی.

بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوءاستفاده کند.


می گوید: ولی من دوستت دارم.

بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساسات مرا پایمال نکن.


می گوید: به من نشان بده که چقدر دوستم داری.

بگو: من با خویشتن داری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج به تو نشان می دهم که چقدر دوستت دارم.


می گوید: کسی که چیزی نمی فهمد.

بگو: خودم و خدای خودم که این را می فهمیم.


می گوید: تو مرا علاقمند و حالا نباید این طور رهایم کنی؛ وگرنه رفتارت در حق من بی انصافی و غیرانسانی است. چطور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟

بگو: من هیجانات نابجای تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به گناه و عذاب وجدان و سرزنش بیندازم و خلاف آنچه که به صلاح زندگیم هست عمل کنم. تو باید خودت را کنترل کنی.


می گوید: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند.

بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی؛ خوشحال می شوم که به سراغ دیگران بروی.




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 دی 26 :: 7:26 عصر ::  نویسنده : محسن

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود. آن قدر فقیر بود که شب ها می رفت دوروبر حجره های طلبه ها می گشت و از توی آشغال های آن ها چیزی برای خوردن پیدا می کرد.یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.
مضمون این نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت جناب خدا !سلام علیکم ،اینجانب بنده ی شما هستم.از آن جا که شما در قران فرموده اید : "ومامن دابه فی الارض الا علی الله رزقها"«هیچ موجودزنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.در جای دیگر از قران فرموده اید :"ان الله لا یخلف المیعاد"مسلما خدا خلف وعده نمیکند.

بنابراین اینجانب به جیزهای زیر نیاز دارم :

1 - همسری زیبا ومتدین2 -  خانه ای وسیع 3 -  یک خادم  4 -  یک کالسکه و سورچی  5 -  یک باغ 6 -  مقداری پول برای تجارت

  لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.مدرسه مروی-حجره ی شماره ی 16- نظرعلی طالقانی

 

 نظرعلی بعد از نوشتن .....نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید،مسجد خانه ی خداست.پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد امام در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در مسجد در یک سوراخ قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه!

 او نامه را پنجشنبه در مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی"نقش هستی نقشی از ایوان ماست     آب و باد وخاک سرگردان ماست"ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازه.

 ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزایش جمع شوند و می گوید:

نامه ای که برای خدا نوشته بودند،ایشان به ما حواله فرمودند .پس ما باید انجامش دهیم. و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 دی 19 :: 11:30 صبح ::  نویسنده : محسن
آداب تلاوت قرآن

برای آنکه بتوانیم حرمت قرآن را برای همیشه در جان خود حک کنیم و با تلاوت آیات نورانی قرآن به گوهرهای ناب آن دست یابیم و توفیق تدبر در آن را بیابیم، خوب است آدابی را رعایت کنیم.
از جمله آداب ظاهری تلاوت قرآن کریم می توان به این موارد اشاره کرد:
1. پاکیزگی بدن، وضو گرفتن یا غسل کردن قبل از تلاوت قرآن زمینه دریافت نور الهی و بهره مندی از آیات قرآن را فراهم می نماید؛ و البته طهارت با قصد قربت می تواند زمینه طهارت روح و پاکی از آلودگی های نفسانی و پلیدی غرور را فراهم سازد؛ که قرآن می فرماید: "ولایمسه الا المطهرون" یعنی قرآن را لمس نمی کنند مگر کسانی که طاهر شده اند.(واقعه/79)
پیامبر اعظم(ص) فرموده اند: گذرگاه قرآن را نظافت کنید. عرض شد: ای رسول خدا، گذرگاه قرآن چیست؟ فرمودند: دهانهایتان. عرض شد: با چه تمیزش کنیم؟ فرمودند: با مسواک نمودن.(میزان الحکمة، محمد محمدی ری شهری، ج 8، ص 58-86)
در این حدیث شریف، به نظافت جسم و خصوصا دهان اشاره شده است، تا دهان مجرای نور قرار گیرد و فرشتگان الهی از نزدیک شدن به قاری لذت برند.
قرائت قرآن در حال ایستاده بهتر از نشسته، و در حال نماز از سایر حالات بهتر است.
حضرت باقر(ع) فرموده اند: هر که قرآن را در حال ایستاده در نمازش بخواند، خداوند در برابر هر حرفی از آن صد حسنه برای او بنویسد، و هر کس آن را در نمازش نشسته بخواند، خداوند برای هر حرفی پنجاه حسنه برایش بنویسد و هر که قرآن را در غیر از نمازش بخواند، خداوند برای هر حرفی ده حسنه برایش بنویسد.(اصول کافی، ج 4، باب ثواب قراءه القرآن، ج1، ص414)
2. شروع قرائت قرآن با خواندن دعای آن: دعاهای مختلفی در هنگام شروع قرائت نقل شده است که خواندن آنها مستحب است و در کتب ادعیه آمده است.
3. پناه بردن به خدا از شر شیطان: استعاذه لفظی به گفتن ذکر "أعوذ بالله من الشیطان الرجیم" است، به این معنا که باید به خدا پناهنده شد؛ چنانچه قرآن کریم می فرماید: "فإذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطن الرجیم" یعنی چون خواهی قرآن را تلاوت کنی، از شر وسوسه شیطان، به خداوند پناه ببر.(نحل/89)
امام صادق(علیه السلام) در روایتی فرموده اند: "اغلقوا أبواب المعصیه بالإستعاذة وافتحوا أبواب الطاعة بالتسمیة" یعنی درهای معصیت را با استعاذه ببندید و درهای اطاعت را با گفتن "بسم الله الرحمن الرحیم" باز نمایید.(سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2، ص714)
4. شروع قرائت با نام خدا: پس از پناه بردن به خدا و استعاذه از شر شیطان، انسان با نام و یاد خدا، شروع به قرائت می نماید، تا نفس خود را آماده تجلی نور حق نماید. همانطور که در حدیث نبوی، نام خدا را در هر امری سفارش نموده است. "هر کار ارزشمندی که با اسم خدا شروع نشود، آن کار، ناقص و ابتر(ناتمام) می ماند."(المیزان، ج1، ص52)
5. نگاه کردن به قرآن: بسیاری از صحابه، قرآن را از روی مصحف می خواندند و با نظر نمودن به آیات الهی، روح خود را صفا می بخشیدند.
حضرت صادق(ع) فرموده اند: "هر که قرآن را از روی آن بخواند از دیدگان خود بهره مند شود، و سبب سبک شدن عذاب پدر و مادرش گردد، اگرچه آن دو کافر باشند."(اصول کافی، باب قراءه القرآن فی المصحف، ج4، ص714، ح1)
6. خواندن قرآن با صدای خوش و با ترتیل: خواندن قرآن، لازم است با صدای زیبا باشد تا هم در روح فرد قاری اثرگذار باشد و هم شنوندگان با تلاوت زیبا، هر چه بیشتر در فضای معنوی آن قرار بگیرند.
حضرت رسول اکرم(ص) فرموده اند: "لکل شیء حلیة، وحلیة القرآن الصوت الحسن" یعنی برای هر چیزی زینتی است، و زینت قرآن، صوت زیبا و نیکوست.(همان، باب ترتیل القرآن بالصوت الحسن، ص24، ح9)
7. قرائت با حزن و اندوه: حضرت صادق(ع) در رابطه با خواندن قرآن همراه حزن فرموده اند: "إن القرآن نزل بالحزن فاقرأوه بالحزن" یعنی قرآن برای ایجاد تاثر در نفوس مردمان نازل شده، پس آن را با آواز حزین بخوانید.(اصول کافی، باب ترتیل القرآن بالصوت الحسن، ج 4، ص 814، ح 2)
منبع:تبیان



موضوع مطلب :


دوشنبه 90 دی 19 :: 11:10 صبح ::  نویسنده : محسن




آن روز دختران این مرز و بوم از شرم بی حجابی گریستند ...


زمزمه هایی برای کشف حجاب بر سر زبانها بود ....


دلهره شگفت آوری همه جا سایه افکنده بود .


مردها از فکر این که روزی بیاید و ناموسشان بدون چادر باشد ، بر خود می لرزیدند


و این شایعه ، به کابوس هولناکی برای زنان بدل شده بود


در برخی از مجالس شنیده می شد که گروهی از زن ها را بی حجاب به خیابان ها فرستاده اند ،


گاهی می گفتند در دانشگاه می خواهند روسری ها را بردارند و ...


علی اصغر حکمت ، کفیل اداره معارف ، به رضاخان پیشنهاد کرد


برای رواج بی حجابی ، اعلی حضرت با خانواده در جشن فارغ التحصیلی دانش سرای عالی تهران ، بی حجاب شرکت کنند .


رضاخان با همسر و دخترانش با بدترین وضع ،


در برابر چشم متحیّر همگان ، به دانش سرا وارد شد.


آن روز بسیاری از دخترانی که به اجبار روسری آن ها برداشته شده بود ،

روبه دیوار کرده بودند و گریه می کردند .






موضوع مطلب :


شنبه 90 دی 17 :: 2:32 عصر ::  نویسنده : محسن

در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد و یکی از این آیات ، آیه 59 سوره احزاب است که برخی مفسران از آن ، معنای پوشش در چادر را برداشت کرده اند

یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و النساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما

ای پیامبر ، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند ، و خداوند بخشنده مهربان است

بعضی از مفسران ، جلباب را پوششی فراگیر معنا کرده اند که از بالای سر تا پایین را می پوشاند و چیزی در حد و اندازه چادر است

در سوره نور آیه 31 نیز مفسلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است

بر این اساس می توان گفت : قرآن از چادر یا چیزی مانند آنکه تمام بدن را بپوشاند سخن گفته است

علاوه بر مستندات شرع ، عقل نیز بر برتر بودن چادر حکم می کند چون اندام بدن با چادر بهتر محفوظ می ماند

به همین خاطر فقها به برتر بودن چادر برای حفظ حجاب حکم کرده اند ، نه اینکه حجاب منحصر در چادر باشد

پوشش کامل با مانتو و روسری نیز می تواند مورد استفاده قرار بگیرد ، ولی حجاب برتر نیست ، زیرا هر چند با مانتو و روسری پوشش صورت می گیرد ، ولی باز حجم بدن مشخص است . با مقایسه با چادر ، قطعا چادر برتری دارد

منبع: تبیان زنجان




موضوع مطلب :


جمعه 90 دی 16 :: 8:33 عصر ::  نویسنده : محسن

ما براى پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصى قائل هستیم که نظر عقلى آن راموجه مى‏سازد و از نظر تحلیل مى‏توان آن را مبناى حجاب در اسلام دانست. 

واژه‏«حجاب‏» 
پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است‏یک نکته رایادآورى کنیم.آن نکته این است که معناى لغوى‏«حجاب‏»که در عصر ما این کلمه‏براى پوشش زن معروف شده است چیست؟کلمه‏«حجاب‏»هم به معنى پوشیدن است‏و هم به معنى پرده و حاجب.بیشتر، استعمالش به معنى پرده است.این کلمه از آن‏جهت مفهوم پوشش مى‏دهد که پرده وسیله پوشش است،و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششى حجاب نیست،آن پوشش‏«حجاب‏»نامیده مى‏شود که ازطریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب‏خورشید را این طور توصیف مى‏کند: حتى توارت بالحجاب (1) یعنى تا آن وقتى که‏خورشید در پشت پرده مخفى شد.پرده حاجز میان قلب و شکم را«حجاب‏» مى‏نامند. 

در دستورى که امیر المؤمنین علیه السلام به مالک اشتر نوشته است مى‏فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک‏» (2) یعنى در میان مردم باش،کمتر خود را در اندرون‏خانه خود از مردم پنهان کن;حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند،بلکه خودت رادر معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها وشکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان امور بى اطلاع نمانى. 

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلى دارد تحت عنوان‏«فصل فی الحجاب کیف یقع فى‏الدول و انه یعظم عند الهرم‏».در این فصل بیان مى‏کند که حکومتها در بدو تشکیل میان‏خود و مردم حائل و فاصله‏اى قرار نمى‏دهند ولى تدریجا حائل و پرده میان حاکم ومردم ضخیم‏تر مى‏شود تا بالاخره عواقب ناگوارى به وجود مى‏آورد.ابن خلدون کلمه‏«حجاب‏»را به معنى پرده و حائل(نه پوشش)به کار برده است. 

استعمال کلمه‏«حجاب‏»در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است.درقدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه‏«ستر»که به معنى پوشش است‏به کار رفته‏است.فقها چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده‏اندکلمه‏«ستر»را به کار برده‏اند نه کلمه‏«حجاب‏»را. 

بهتر این بود که این کلمه عوض نمى‏شد و ما همیشه همان کلمه‏«پوشش‏»را به‏کار مى‏بردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنى شایع لغت‏«حجاب‏»پرده است و اگر در موردپوشش به کار برده مى‏شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب‏شده که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه‏محبوس باشد و بیرون نرود. 

وظیفه پوشش که اسلام براى زنان مقرر کرده است‏بدین معنى نیست که از خانه بیرون نروند.زندانى کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست.در برخى از کشورهاى‏قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایى وجود داشته است ولى در اسلام وجودندارد. 

پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود رابپوشاند و به جلوه‏گرى و خودنمایى نپردازد.آیات مربوطه همین معنى را ذکر مى‏کند وفتواى فقها هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن ومنابع سنت ذکر خواهیم کرد.در آیات مربوطه لغت‏«حجاب‏»به کار نرفته است.آیاتى‏که در این باره هست،چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب،حدودپوشش و تماسهاى زن و مرد را ذکر کرده است‏بدون آنکه کلمه‏«حجاب‏»را به کاربرده باشد.آیه‏اى که در آن کلمه‏«حجاب‏»به کار رفته است مربوط است‏به زنان‏پیغمبر اسلام  

 



ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :


جمعه 90 دی 16 :: 8:30 عصر ::  نویسنده : محسن
1   2   3   4   5   >>   >   
درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 60
کل بازدیدها: 391202