سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جوانه های امید
اینجا قرار گاه است... قرارگاه فرهنگ و اندیشه قرارگاه رشد و پویایی قرارگاه افسران جنگ نرم قرارگاه بصیرت و بیداری...

کتاب «زن و بازیابی هویت حقیقی» که مشتمل بر گزیده بیانات مقام معظم رهبری پیرامون زن و جایگاه او در جامعه است از سوی انتشارات موسسه انقلاب اسلامی منتشر شده است. این کتاب که از 4 بخش اصلی با عنوان‌های: کلیات مباحث زن و خانواده، سیمای زن در بعد فردی، سیمای زن در بعد خانوادگی و سیمای زن در بعد اجتماعی تشکیل شده است و هر یک از این بخش‌ها به فصل‌ها و موضوعات مختلف تقسیم شده‌اند.

این کتاب از مجموعه سخنان مقام معظم رهبری که در موقعیت‌های مختلف پیرامون زن ایراد شده‌اند، جمع‌آوری شده و با توجه به موضوعات کلی بخش‌های اصلی کتاب تنظیم شده‌اند. «ضرورت پرداختن به موضوع زن»، «جایگاه و منزلت زن»، «تکریم واقعی زن»، «زن شریک واقعی مرد نه تابع محض او»، «آزادی زنان در انتخاب همسر» و .... نمونه‌های اندکی از این موضوعات هستند.

از سوی دیگر این کتاب صرفا به تعالیم و آموزه‌های دینی در رابطه با موضوع زن محدود نشده، بلکه نگاه انتقادی به موضع زن در جوامع غربی در جای جای این کتاب دیده می‌شود. «موجودی درجه دوم»، «نگاه غلط و ابزاری و اهانت آمیز به زن»، «تحقیر شدن زن توسط دیگران»، «ممنوعیت حجاب و احترام نگذاشتن کشورهای اروپایی به دموکراسی، آزادی و آراء مردم» و.... از موضوعاتی هستند که با نگاه انتقادی به مقوله زن در جوامع غربی پرداخته است.

تعدد موضوعات و نگاه انتقادآمیز آن که در سرتاسر کتاب دیده می‌شود، این کتبا را به منبعی برای رجوع زنان پیرامون شبهات و مسائل تبدیل کرده است. از دیگر ویژگی‌های این کتاب مشخص شدن این موضوعات در کتاب است که خواننده به راحتی می‌تواند به آنها رجوع کند.

برای مثال رهبری که در سال 82 به دانشگاه بهشتی رفته بودند در پاسخ به یکی از دانشجویان در خصوص حجاب و گسترش بی‌حجابی در جامعه این گونه پاسخ می‌دهند:

توصیه بنده معلوم است: حجاب را رعایت کنید و این لازم و واجب است. به برادر یا خواهری که این نامه را نوشته‌اند، می‌خواهم بگویم این طور هم نیست که شما می‌گویید زن‌های ما بی حجاب شده‌اند. ممکن است بعضی بگویند چشم شما به خواهرانی افتاده که همه حجاب دارند؛ نه، من گاهی به خیابان می‌روم تا مخصوصا وضع مردان و زنان را ببینم؛ البته با نگاه حلال نه حرام. آن طور که بعضی تصور می‌کنند، به نظر من نمی‌آید. البته چرا، اشکالاتی وجود دارد؛ من هم از همه گوشه و کناره‌ها با خبر نیستم. هرجا چنین وضعی وجود داشته باشد، راه آن نهی از منکر است.

سخنان ایشان در مورد یکی از دلایل مخالفت‌های کشورهای غربی با ایران چنین است:

 در همین جا من عرض بکنم که یکی از مهم‌ترین علل مخالفت شدید و خصمانه دولت‌های غربی با جمهوری اسلامی، همین مساله است. آنها روی این مساله بسیار حساسند. اگر جمهوری اسلامی، در همین یک مساله مقداری کوتاه می‌آمد و اجازه می داد که فرهنگ بی بند و بار غربی در زمینه روابط ناسالم زن و مرد در جامعه تحقق پیدا بکند، بسیاری از مخالفت‌هایی که مجامع سیاستمداری و غیر سیاسی غرب با جمهوری اسلامی دارن، کم می‌شد، یا بعضا از بین می‌رفت.

در مقدمه این کتاب که به قلم دکتر طوبی کرمانی نوشته شده می‌خوانیم:

محتوای این کتاب اگر چه در اقتضائات و شرایط و زمان‌های مختلف افاضه و ایراد گشته اما از یک هماهنگی و ارتباط درونی و روح واحد بهره‌مند است و نیز این کلمات از زبان انسانی جاری است که با ره توشه‌ی دانش الهی و آگاهی به مسائل زمان و حوادث واقعه، وظیفه سنگین پاسخگویی به نیاز انسانی و هدایتگری را عهده دار است.»

این کتاب به کوشش محسن کربلایی‌نظر و جمعی از محققین در 311 صفحه گرد آوری شده و از سوی انتشارات انقلاب اسلامی در 5000 نسخه و به قیمت 5500 تومان منتشر شده است.

 

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 اسفند 1 :: 11:53 صبح ::  نویسنده : محسن

سلام دوستان عزیز،این مطلب رو از وبلاگ حباب خیال با ذکر منبع پست کردم. مطلب مهم و قابل تاملیه .

یا حق

 

  

فاز سوم برخورد تمدنها در مبحث زنان

 

 

 

سالهاست که غرب و اندیشه تئوری سین های بزرگ آن به برخورد تمدنها دامن زده و هر روز بیش از پیش این نبرد را شاخ و برگ می بخشند و با بزرگ نمایی در تهاجمات شان دشمن را ( تمدن های بزرگ شرقی خصوصا انواع دینی آن که ایران در هر دو مبحث جغرافیایی و دینی گنجانده میشود)زبون ، به دور از شان و شخصیت انسانی ، فاقد فرهنگ و هنر و تماما خطرناک برای بشریت معرفی میکنند و این موضوع ضمن تجسم گرایی در صنعت سینما ( همانگونه که در فیلم های اسکندر و سیصد همچنین سنگسار ثریا و... دیده ایم) در آثار ادبی خویش شیاطین و جادو گران را وابسته به این قشر میدانند بلکه در مباحث جدی تر از قبیل دروس دانشگاهی و سمینارها و .. نیز به روش های کاملا برنامه ریزی شده به این امر دامن میزنند.

 

از سردمداران این تقابل میتوان به ساموئل هانتینگتون و پروفسور فوکویاما اشاره نمود که مدعی این دکترین هستند و هر روز هم در گوشه ای از دنیا در باب روشهای برخورد ، سخنرانیها مینمایند .

 

متفکران غربی که نقش طراح و برنامه ریز این تقابل را دارند برای کوچکترین اجزای آن در اتاقهای فکر تصمیم سازی نموده و مجریان این تصمیم نیز مرحله به مرحله آن را اجرا میکنند و بر همین اساس است که در مبحث زنان نیز از این حیث خارج نبوده و همانگونه که شاهد میباشیم با قدرت هرچه تمام تر قصد مخدوش نمودن هویت زنان مسلمان را دارند.

 

 

 

تا کنون فاز اول و دوم آنرا مطرح ساخته و از طریق هواداران روشنفکر ماب در کشورهای هدف و بعضا افراد خود فروخته این دو فاز را پیش برده اند که عبارت بوده است از

 

1-     حجاب 

 

2-     نفرت زایی دینی

 

و البته هر دو بخش در یک موضوع کلی جای میگیرد که آن هم پیشبرد اهداف این دکترین در مبحث زنان میباشد . ابتدا با تمسک به تبلیغات وسیع و ایجاد حس تنوع و عرضه زیبایی، زنان را تشویق به تنوع حجاب مینمود که در این بخش از حضور ستاره گان سینمایی و طراحان مد و قدرت وسیع شان در بخش تلویزیون و سینما سود میبرند که پس از موفقیت نسبی در فاز اول وارد فاز دوم شده و با طرح اختلاف حقوق زن و مرد ، زنان را به وجود زیبایی دنیای بدون مردان سوق داده و همانگونه که شاهد بودیم کمپین 1 میلیون امضا و جلسات فمینیستی زنان نیز در این راستا بود.

  

اما اکنون مبحث زنان وارد فاز سوم شده است و حداقل در طی سال گذشته میلادی غرب علنا و عملا شروع فاز سوم این مبحث را کلید زد و در طی چند شوی مختلف سعی در پیشبرد این فاز داشته و یقینا بازهم در راستای اهداف این فاز اقدام خواهد نمود ضمن اینکه فاز اول و دوم نیز طبق برنامه های قبلی به راه خود ادامه خواهد داد. حال فاز سوم کدام است !؟

 

3-     برهنه سازی

 در فاز سوم غرب با یک یورش همه عریان سازی زنان را مطرح و با صرف هزینه های گاها نه چندان زیاد اقدام به جذب و اغواء زنان مشهور و معروف نمود تا در جلسات توجیهی حاضر به برهنگی سر و حتی بدن شوند. در این رابطه نیز مثال های فراوانی میتوان مطرح نمود که از کشف حجاب فلان بازیگر در مقابل دوربین های استودیو گرفته تا عریان شدن فلان بازیگر دیگر و انتشار تصاویر این رخدادها همراه با حواشی بسیار و لازم به توضیح نیست که قبل از این افراد نیز زنانی مطرح سیاسی هم اقدام به عریان سازی سر نموده بوده اند.

 

 

 

در این فاز غرب به شکل ناجوانمردانه ای قصد در بی هویت نمودن زن مسلمان ایرانی را داشته و به بدترین نحو بخواهد این هویت را مخدوش و پایمال نماید.

 

در این مقال حتی المقدور سعی در کم گویی و خلاصه نویسی را داشته و قصد فقط تلنگری به مسئولین فرهنگی و اجرایی ایران اسلامی بود چرا که با ایجاد چند اتومبیل ون تحت عنوان مبارزه با بد حجابی نمی توان با شبیخون غرب مبارزه نمود. این یک جنگ تمام عیار است که نه به شکل نفر به نفر و پارتیزانی که کاملا کلاسیک  و با تمام قوا مدتهاست آغاز شده است و نمی توان با جمع آوری تعدادی بد حجاب صورت مسئله را پاک کرد چرا که این زنان به ظاهر بد حجاب نیز خود قربانی این نبرد هستند و مقصر اصلی در این بین مسئولانی بوده اند که با خوش خیالی تمام از کنار موضوع به راحتی عبور کرده اند در حالیکه بارها و بارها دل سوزان نظام اعلام خطر نموده اند.

 

در این رابطه بعضا در داخل کشور مراسم و برنامه هایی را شاهد هستیم که مستقیما به اهداف پلید غرب کمک شایان مینماید از این قبیل بسیار میتوان مثال آورد اما به دو مورد که اخیرا اتفاق افتاده بسنده مینمایم

 

ابتدا حرکت ناشایست شبکه داخلی آی فیلم

 

سپس جشنواره انتخاب بهترین رقص در شهر یــــزد

  

منبع:http://mehrabooon.parsiblog.com

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 اسفند 1 :: 11:32 صبح ::  نویسنده : محسن

در حالی که دشمنان ایران زمین از راه های مختلف می کوشند ایرانیان را هر چه بیشتر نسبت به فرهنگ ملی خود بیگانه نمایند و متاسفانه در این راه موفقیت هایی هم به دست آورده اند،می بینیم در این روز ها به سان چند سال گذشته جوانان ایرانی غافل از داشته های فرهنگ ملی و آیین های غرور انگیز کهن ایران زمین به تقلید از جوانان غربی در تدارک مراسمی به عنوان "ولنتاین" می کوشند.

به گزارش "تابناک"، این در حالی است که پیشینه تاریخی ولنتاین تنها به حدود 1700سال پیش باز می گردد ،در حالی که آیینی بسیار قدیم تر و با شکوه تر با نام "سپندارمذگان"،یا "سپندارمذ"از بیش از 5000سال پیشینه در ایران برخوردار بوده و می توان گفت ولنتاین کپی برداری شده این جشن باستانی ایرانی است.


روز والنتین یا والنتاین، (روز عشاق و یا روز عشق‌ورزی) عیدی در روز 14 فوریه (25 بهمن‌ماه و بعضی سال‌ها 26 بهمن‌ماه) و در برخی فرهنگ‌ها روز ابراز عشق است.


تاریخچه کامل و دقیق والنتین در دست نیست و آنچه از پیشینه این روز می‌دانیم با افسانه درآمیخته‌است.


در سده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده‌است بنام کلاودیوس دوم (Claudius II). کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند. کلاودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. (شایان ذکر است که در آن هنگام هنوز امپراتوری روم، به آیین مسیحیت نگرویده بود و این امر تقریباً 40 سال پس از دوران کلاودیوس دوم یعنی در دوران کنستانتین اول، موسوم به کنستانتین کبیر صورت گرفت).


اما کشیشی به نام والنتین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. هنگامی که کلاودیوس این امر را دریافت، والنتین را دستگیر و زندانی کرد. کلاودیوس به منظور منصرف ساختن والنتین از باور خویش، در زندان و به استقبال وی شتافت و او را مورد محبت فراوان قرار داد. این در حالی بود که والنتین نیز به گونه‌ای متقابل کوشید تا کلاودیوس را به آیین مسیحیت فراخواند؛ امری که موجبات خشم امپراتور روم را فراهم ساخت و حکم به اعدام وی داد.


هنگامی که والنتین در زندان به سر می‌برد، یکی از زندانبانان دختری نابینا داشت که به زندان می‌آمد به تفصیل با وَلِنتَین سخن می‌گفت و درست پیش از آن که والنتین به اعدام محکوم گردد، برای آن دختر نابینا کارتی فرستاد که بر روی آن نگاشته بود: ««از طرف والنتین ِ تو» (From Your Valentine)» امضاء کرده‌است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای والنتین مشاهده می‌شود.


افسانه دیگر حاکی از آن است که هنگامی که والنتین را به زندان افکندند، مردم برای وی یادداشت‌هایی کوچک که در لفافه پیچانده بودند و در شکافهای دیواره سلول وی جاسازی می‌کردند می‌فرستادند و او آنها را یافت و در حق آنان نیایش کرد. به دیگر سخن، بنیاد تاریخی کارت والنتین همین امر است. کشیش والنتیوس در 14 فوریه 270 میلادی (در برخی روایات 269 و مطابق با برخی روایات دیگر 273 بعد از میلاد) اعدام شد. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان والنتین تبدیل به نمادی برای عشق شده‌است و بدین روست که در کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، مراسم روز والنتین همه ساله در 14 فوریه برگزار می‌گردد.


پیشینه سپندارمذگان


در گاه‌شماری‌های مختلف ایرانی هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر این که ماه‌ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. به‌عنوان مثال روز اول هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» بوده‌است. روزپنجم هر ماه"سپندار مذ" نام داشته است.


سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد.


زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خودامان می دهد.

به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق ، مهر مادری و باروری می‌پنداشتند.

در ایران باستان در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده است. که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. به طور مثالً شانزدهمین روز هر ماه، «مهر» نام داشت که در ماه مهر، جشن مهر یا آیین«مهرگان» با شکوه هر چه تمتم تر برگزار می شد.


ایرانیان بر این پایه روز پنجم ماه (سپندار مذ یا اسفندار مذ) در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند.


این واژه که در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی»(Spenta-Ârmaiti) می‌باشد و نام چهارمین امشاسپند(فرشته خدای یگانه) است، از دو بخش «سپنته»(Spenta) یا «سپند» به مانک پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به مانک فروتنی و بردباری تشکیل شده است و مانک این دو با هم فروتنی ِپاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «سپندارمذ» و «اسفندارمذ» و «اسفند» شده است. امشاسپند سپندارمذ، نگهبان و ایزدبانوی زمین ِسرسبز و نشانی از باروری و زایش است.


سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می کردند.


در گاه‌شماری‌های مختلف ایرانی، علاوه بر این که ماه‌ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. به‌عنوان مثال روز اول هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» بوده‌است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می‌ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می‌نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می‌دهد.


بر پایه این گزارش، هنوز نیز در برخی از گوشه‌های ایران زمین مانند اصفهان، پهله، ری و دیگر شهرهای ناحیه? مرکز و غرب ایران، مراسم جشن اسفندگان همچون گذشته برگزار می‌شود، در این روز بانوان لباس و کفش نو می پوشند، زنانی که مهربان، پاکدامن، پرهیزگار و پارسا بوده اند و در زندگی زناشویی خود فرزندان نیک را به جامعه تحویل داده اند مورد تشویق قرار می‌گیرند و از مردهای خود پیش کش هایی دریافت می‌کنند. آن ها در این روز از کارهای همیشگی خود در خانه و زندگی معاف شده و مردان و پسران وظایف جاری زنانه را در خانه به عهده می‌گیرند.


ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌است که ایرانیان باستان این روز را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانستند.


چنان که ابوریحان روایت کرده‌است:" این جشن را با نام‌های جشن "برزیگران" هم نامیده‌اند. در روز اسفندگان چند جشن با مناسکی به‌خصوص برگزار می‌شده‌است. نخستین جشن مردگیران یا جشن مژدگیران بود که اختصاص به زنان داشت. در این روز مردان زنان را هدیه‌ای خریدندی و از ایشان قدردانی کردندی. امروزه نیز بیشترین جنبه? مورد تأکید در اسفندگان قدردانی از زنان است."


در پایان لازم به ذکر می باشد درحالی که در برخی کشورها همانندعربستان سعودی که از پشتوانه فرهنگی تاریخی لازم برای ارج نهادن به جایگاه اجتماعی زنان برخوردار نیستند,برگزاری ولنتاین غیرقانونی است و فروش محصولات مربوط به روز والنتین مانند گل سرخ در روزهای نزدیک به این روز، ممنوع می‌باشد و پلیس مذهبی این کشور از مغازه داران می‌خواهد تا چنین چیزهایی را به فروش نرسانند ،بسیاری از ایرانیان میهن دوست ودوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ کهن ایرانی روز 5 اسفند هر سال به صورت رسمی در ایران و بیش از 10 کشور دیگر آریایی نژاد فلات ایران به عنوان سپندارمذگان به جای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.


تردید نمی توان داشت که در صورت بی توجهی به این جشن ها و آیین ها ی ملی ،استحاله ای که با حمله و تاراج بیگانگان ضد ایرانی برای فرهنگ ایرانی وجود داشته است با شدت و حدت بیشتری ادامه خواهد یافت تا ایرانیان را هر چه بیشتر از پیشینه پر افتخار خود دور کند.




موضوع مطلب :


شنبه 90 بهمن 29 :: 11:42 عصر ::  نویسنده : محسن

پزشک ایرانی در نیویورک توانست جایزه منتخب بیماران را به دست آورده و به عنوان یکی از برترین پزشکان ایالات متحده انتخاب شود تنها پزشکانی می توانند این جایزه را دریافت کنند که از بیماران خود امتیاز خوبی دریافت کرده باشند.


تعداد اندکی از پزشکان در ایالات متحده توانستند جایزه سال 2011 منتخب بیماران را از آن خود کنند و نام دکتر مهرداد هدایت نیا نیز در میان نام این پزشکان برتر دیده می شود.

تنها پزشکانی می توانند این جایزه را دریافت کنند که از بیماران خود امتیاز خوبی دریافت کرده باشند و دیگر توانایی های خود را نیز به اثبات رسانده باشند. در واقع تنها پنج درصد از 720 هزار پزشک فعال در ایالات متحده در سال 2011 به عنوان برترین پزشکان کشور از دید بیماران معرفی شده اند.

ماهانه میلیونها بیمار در سرتاسر آمریکا به وب سایتهای ویژه ای مراجعه کرده و از تجربیات درمانی خود با پزشکان می نویسند و موارد مختلفی از قبیل دقت در تشخیص، مدت زمانی که پزشک به آنها اختصاص می دهد، رفتار پزشک و پیگیری وی در درمان اظهار نظر می کنند.

بر اساس این اطلاعاتی که بیماران آنها را فراهم می آورند برترین پزشکان آمریکا انتخاب شده و پس از بررسی دیگر توانایی ها و قابلیتها، برندگان نهایی این جایزه انتخاب می شوند.

براساس گزارش Sacbee، مهرداد هدایت نیا، متخصص هوشبری مرکز "Pain Medicine" در سال 2010 نیز موفق به دریافت این جایزه شد. وی همچنین در سال 2010 به عنوان یکی از دلسوزترین پزشکان آمریکا معرفی شده بود.

 




موضوع مطلب :


شنبه 90 بهمن 29 :: 11:5 عصر ::  نویسنده : محسن

جت?الاسلام محسن قرائتی در برنامه پنجشنبه شب «درس?هایی از قرآن» که از شبکه یک سیما پخش شد، گفت: بودجه فرهنگی کشور کجا خرج شده که متناسب با جمعیت کشور مسجد نداریم؟


وی گفت: در طول جنگ وقتی دعا می?کردیم، می?گفتیم «خدایا آبروی ما را جلوی رزمندگان اسلام و شهدای این جنگ مبر»، بعد از رحلت امام(ره) در دعاهایمان می?گفتیم «خدایا به آبروی امام(ره) و شهدای اسلام، آبروی ما را مبر»، اما حالا باید بگوییم که « خدایا آبرویمان را جلوی شاه عباس نریز»!!

قرائتی ادامه داد: فردا که بمیریم، شاه عباس در آن دنیا به ما می?گوید که من به عنوان یک شاه طاغوتی در کاروانسراهایم مسجد می ساختم که مردم در آن نماز بخوانند و در راه کربلا، مسجد ساختم آن وقت شما بعد از 32 سال از انقلاب، با این همه پول نفت، نتوانستید به تناسب جمعیتتان، مسجد بسازید؟ وقتی برای  32 هزار نفر جمعیت در یک شهر، مسجد نداریم یعنی چه؟ با بودجه فرهنگی چه کردید؟

وی از تزئینات زیاد برخی مساجد انتقاد کرد و گفت: پرده?های گل?دار و کاشی?های پر رنگ و لعاب، تمرکز مردم در نماز را از بین می?برد. چه لزومی دارد که چنین مساجدی بسازیم؟ خانمی یک مسجد آجری در قم ساخته است که بسیار ساده است و آیت?الله بهجت گاهی در آن نماز می خواند. چرا چنین مساجد ساده و کوچکی نسازیم که جمعیت کمی هم در آن بیایند و روحانی مسجد هم بتواند پاسخگوی خوبی به سوالات و ابهامات مردم باشد. باید به سمتی پیش رویم که در هر کوچه، یک مسجد داشته باشیم.

قرائتی در ادامه از خیرین مدرسه?ساز خواست تا اگر کارشان تمام شده، به خیرین «مسکن ساز» برای تسهیل ازدواج جوانان و خیرین «مسجد ساز» تغییر شغل دهند.
وی همچنین با اشاره به وجود حدود 16 نهاد تصمیم?گیر در امر مسجد از بی سروسامانی و بی صاحبی مساجد در کشور انتقاد کرد و نشبت به توجه بیشتر به مساجد هشدار داد و به ذکر خاطره ای پرداخت و گفت: پسر جوانی آمد پیش من و گفت دیگر تا آخر عمر مسجد نمی?روم چون با لباس های شیک و تمیزی به مسجد رفتم؛ یک خادم پیر به من گفت «چیه با این لباسای قرتی بازی اومدی مسجد؟ مگه می خواستی بری عروسی؟»
قرائتی تصریح کرد: باید مراقب مساجد و متولیان آن بود و این خادم باید اصلا حذف شود.
وی در پایان این قسمت از برنامه با اشاره به یک عمر فعالیت های خودش، در حالی که بغض کرده بود گفت: با وجود همه فعالیت?هایی که در این سالهای عمرم انجام داده?ام، والله من مقصرم! ما مقصریم...بودجه فرهنگی این کشور کجا هزینه می?شود؟




موضوع مطلب :


شنبه 90 بهمن 29 :: 11:3 عصر ::  نویسنده : محسن

از مرحوم فیض کاشانی(ره) از عرفا و اندیشمندان بزرگ اسلامی نقل شده است که: اقبل الخلق علی اعمال ظاهرها عبادات و باطن‌ها عادات؛ مردم به کارهایی رو آورده‌اند که ظاهر آن کارها عبادت است و باطنشان عادت است!

متأسفانه در بسیاری از اوقات ما اعمالی را انجام می‌دهیم که نه تنها سبب رضایت الهی نمی‌شود بلکه موجبات خشم و قهر الهی را نیز فراهم می‌آورد و به مانند آن مرد ناشنوا با خود می‌اندیشیم که رضوان الهی در انتظار ماست! و وقتی در اثر این اعمال عبادت نما دچار مشکلاتی در زندگی می‌شویم می‌مانیم یقه‌ی چه کسی را بگیریم و چه کسی را مقصر بدانیم! چه بسیار زنان و مردان مسلمان که به نیت تقرّب به خداوند و ائمه‌ی معصومین(علیهم السلام) نذر می‌کنند و سفره می‌گسترانند و یا آش نذری و شله زرد و ... می‌پزند و روضه‌ی امام حسین(علیه السلام) و حضرت ابوالفضل برپا می‌کنند و یا در تهیه‌ جهیزیه‌ نوعروسان بی بضاعت پیش قدم می‌شوند و انفاق‌های فراوان می‌کنند و یا مسجد و مدرسه و کتابخانه می‌سازند و کودکان مستمند را زیر پر و بال می‌گیرند و هزاران کار خیر دیگر... امّا؛

خیلی از عبادت‌ها و اعمال و رفتارمان مانند عیادت همان آدم ناشنواست! بدون آن که به شرایط و اوضاع و احوال از لحاظ زمان و مکان و دیگر جهات مختلف توجه کنیم و بدانیم که انسان مکلّف در هر شرایط خاصی، وظیفه‌ی مخصوصی دارد و باید از کارشناسان و متخصصّان دینی آن را بدست آورد، به سلیقه و پسند خود دینداری می‌کنیم!!

 

زنانی که حجاب و عفاف وظیفه‌ی واجب و شرعی آن‌هاست و یا نماز و روزه از واجبات آن‌ها به شمار می‌رود بدان‌ها اهمیتی نمی‌دهند و یا وقتی به معاملات نامشروع و پرسودی می‌رسند اموال مردم را با کمال آسودگی خاطر می‌خورند و احساس ناراحتی هم نمی‌کنند!!

این‌ها و نظایر آن‌ها همگی نمونه‌هایی از دینداری بر اساس سلیقه است که مانند عیادت آن آدم ناشنواست که نه تنها سبب خشنودی و رضای الهی نمی‌شود بلکه موجبات خشم خداوند را نیز بر می‌انگیزاند.

 

خدا کند برای رسیدن به خدا از میانبرترین راه برویم که همان انجام واجبات و ترک محرمات است! مستحّبات بعد از واجبات موتور تندکننده هستند امّا بدون واجبات تنها موجبات سقوط را فراهم می‌کنند! و می‌شوند عبادت نماهایی سلیقه‌ای از روی عادت! 




موضوع مطلب :


شنبه 90 بهمن 29 :: 10:31 عصر ::  نویسنده : محسن

فیلم های " تین ایجری " !!

 

حتما اگر خودشون رو ندیده باشین اسمشون رو شنیدین!

 

گوشه ی خیابون پُره !

 

با عکسای تحریک کننده و جلوی چشم بچه رو بگیر!

 

من یه سوالی دارم:

 

چرا این فیلما هیچ محتوایی نداره؟!!!!

 

و چرا چیزی که اینقدر مزخرفه توی جامعه تا این حد زیاده؟!؟

 

جوونای ما از این فیلما چی یاد می گیرن؟

 

هیچی! واقعا هیچی...

 

نوجوونا جز بلوغ زودرس چه چیزی عایدشون میشه؟؟؟

 

طرف هنوز مغزش اونقدر کوچیکه که حس می کنی پنج سالشه بعد

 

دلش یه دوست از جنس مخالف می خواد که باهاش رابطه داشته باشه!!!

 

مغز آدم سوت می کشه به خدا...

 

ای کاش دخترای ما می فهمیدن دارن گول می خورن!

 

چهره ای که ما از زن غربی توی این فیلما می بینیم واقعی نیست...

 

اینو برای ما ساختن ، زن های خودشون عمرا این شکلی نیستن!

 

آرایش برای پیر پاتولاشونه (!!) ، نه دخترای جوون که پوست صورتشون

 

هنوز چروکیده نشده و شادابه!

 

 

 

چرا ماها سرمون رو کردیم زیر برف؟

 

چرا نمی خوایم باور کنیم اگه خانومای ایرانی رو با هزار تا تبلیغ و کوفت

 

و زهر مار می کشونن دُبی تا با اون وضع غیر انسانی و به معنی واقعی

 

 کلمه "حیوانی" خودشو به نمایش بذاره ، این برمی گرده به همون

 

 نقشه ای که بارها ازش حرف زدم...

 

بابا اصلا بی خیال خدا و پیامبر و دین و اعتقادات...

 

خودت چه جوری راضی می شی که عین ِ یه وسیله باهات برخورد بشه؟

 

یعنی اینقدر حقیری؟

 

تا این حد احساس نیاز می کنی که خودتو این جوری به نمایش می ذاری؟!

 

مع الوصف ، بد نیست یه کم به خودمون بیایم!

 

ارزش ما ( به عنوان یک انسان ) خیلی بالاتر از اونیه که ببخشیدا ولی

 

مثه یه میمون مقلّد باشیم و مدام چشممون به هنرپیشه های غربی

 

( از نوع در پیتش ) باشه !


منبع :http://antisatanism666.parsiblog.com




موضوع مطلب :


سه شنبه 90 بهمن 25 :: 8:0 عصر ::  نویسنده : محسن
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >   
درباره وبلاگ

کارشناس اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی زنجان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 22
کل بازدیدها: 392309